ملخص الجهاز:
"بخش اساسی پژوهشها از این عقیده حمایت میکند که دانشآموزان با اختلالهای یادگیری ویژه خودپنداره بدتر و اعتماد به نفس پایینتری نسبت به دانشآموزان غیرناتوان و یا دانشآموزان با اختلال رفتاری دیگر دارند(گرولنیک1و همکاران،0991).
تعدادی از کودکان ممکن است موفقیت تحصیلی را با پذیرش والدین و یا احساس خودکارآمدی یکسان بدانند،که در این صورت اختلال یادگیری ویژه باعث بروز احساس ناکارآمدی و بیکفایتی میشود (چاندلر3،4991).
به ویژه،کودکان با اختلال یادگیری ویژه شنیداری،کلامی که دارای خودپنداره بالایی هستند،به احتمال زیاد از مداخلههای درمانی سود بیشتری میبرند(کرشز،0991)علاوه بر آن، داشتن یک خودپنداره بالا در محدودهی غیرتحصیلی، به عنوان یک ضربهگیر برای مشکلات تحصیلی محسوب میشود.
همچنین ممکن است که کودکان این مسئله را با تقویت در دیگر حوزهها،از قبیل تواناییهای غیرتحصیلی جبران نمایند(هاگبورگ8،6001)و یا اینکه توانایی تحصیلی در کودکان با اختلال یادگیری ویژه اهمیت لازم را ندارد(کرولنیک و ریان9،0991).
این فرض غلط،که دانشآموز که اختلال یادگیری ویژه دارند،هوش کلی کمتری نسبت به همسالان خود دارند،ممکن است باعث ضعیفتر شدن خودپنداره گردد.
این مسئله،دارای اهمیت است که از یک جانبهگرایی اجتناب شده و مشکلات کودک صرفا به مسایل هیجانی-رفتاری و یا اختلال یادگیری ویژه نسبت داده نشود.
دانشآموز را برای گرفتن حمایت و کمک لازم تشویق کنید،در هنگام احساس اضطرار و فشار کودک از یک نشان یا علامت ویژه که صرفا ین شما دو نفر ردوبدل میشود و برای رساندن پیام یا خبری به کار میرود استفاده کنید.
اهمیت بالا بودن اعتماد به نفس کودکان بهطور روزافزونی به وسیلهی مدارس مورد قبول واقع شده،به طوری که تمام برنامهها روی این مسئله متمرکز شده است."