ملخص الجهاز:
"دوران انتقال و پژوهشگران تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال(نه دوران انقطاع)همچنان سرزنده و پویا به سیر طبیعی خود ادامه داده و آثار بسیار ارزندهای هم از خود به یادگار گذاشته،و اگر ناشناس مانده و امروز برای بازشناختن آن باید کار و کوششی مضاعف به کار برد این نه به سبب قطع و فصلی بوده که در مسیر تاریخی آن روی داده بلکه بدان سبب بوده است که آثار فرهنگ و تمدن ایران در این دوران به صورتهای مختلف به زبان عربی انتقال یافته و به تدریج به خورد زبان عربی رفته و به مرور ایام پردههائی ضخیم از تعریب و تیرگیهای دیگر آن را فراگرفته و رفتهرفته آن را چنان درخور پوشیده و پنهان ساخته که وقتی امروز از تاریخ پیش از اسلام ایران و تاریخ اسلامی آن یاد میشود گوئی از دورانهائی سخن میرود از هم گسسته و بیپیوند که دیواری آن دو را از هم جدا ساخته، آنچه در آنسوی دیوار بوده نابود و منقرض گشته و آنچه در اینسوی دیوار است نوظهور و نویافته است،و این...
و از آنجا که این روایات غالبا در اصل به یک راوی عرب میپیوستهاند،از این رو در این کتابها بهندرت میتوان به مطالبی خارج از دید همان راویان عرب که دائرهء دید و کانون اهتمامشان از همان اعراب مهاجر و مجاهداتشان فراتر نمیرفته است دست یافت،و از اینجا است که در آنها دربارهء رویدادهای مهم دیگری که در این دوران در این سرزمین و در جهان اسلام رویداده،کمتر میتوان اطلاعی به دست آورد مگر گاهی از طریق برخی از اخباری که به فردی از اعراب ارتباط مییافته و در آنها اشارهای هم به آن رویداد شده باشد،مانند نقل دستگاه مالی دولت ساسانی به دولت خلفا با همهء تشکیلات و کارکنان آن از دبیران و دیگران با همان زبان فارسی که مدتی نزدیک به هفتاد سال همچنان در دستگاه وابسته به خلافت در عراق ادامه داشت."