ملخص الجهاز:
"»10 برای دیگر ناقدان آثار نظامی نیز همواره این سؤال مطرح بوده است که چگونه شاعری که دوران جانی خویش را در راه ریاضت و مبارزه با هوای نفس گذرانده،یکباره به سرودن داستانهای بزمی عاشقانه روی آوده است؟ نظامی خود به این نکته توجه کامل داشته و در آغاز خسرو و شیرین آن را چنین توجیه میکند: مرا چون مخزن الاسرار گنجی چه باید در هوس پیمود رنجی و لیکن در جهان امروز کس نیست که او را در هوسنامه هوس نیست11 او با درنظر گرفتن موفقیت نمونهای چون ویس و رامین،کاملا متوجه است که طبایع آدمیان به شنیدن داستان متمایل است،بنابراین مانند سنائی و عطار و مولانا،از ظرف قصه برای انباشتن مفاهیم حکمی و عرفانی بهره میبرد: نهادم تکیهگاه افسانهای را بهشتی کردم آتشخانهای را و باز در تشریح تحولی که در کارش ایجاد شده از دوستی یاد میکند که به دیدارش آمده و او را مشغول سرودن خسرو و شیرین دیده است: در آن مدت که من در بسته بودم سخن با آسمان پیوسته بودم یگانه دوستی بودم خدایی به صد دل کرده با جان آشنایی..."