ملخص الجهاز:
"برای سادهتر کردن موضوع به عنوان نمونه میتوان گفت:در اقتصادهای توسعه یافته دورهء پس از جنگ جهانی یعنی در اقتصاد کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی،در نیمه اول این قرن،حدود یک سوم جمعیت جهان زندگی میکردند،در حال حاضر این کشورها فقط 51 الی 02 درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاند و شکاف بین درآمد ناخالص سرانه در کشورهای غنی و کشورهای فقیر از سال 0591 با رشد زیادی بیشتر شده است.
به یمن پیروزیهای فوق العاده علم و تکنو لوژی ما اکنون برای نخستینبار در موقعیتی قرار داریم که میتوانیم سیارهمان را غیر قابل سکونت بسازیم:نکتهای که امروز روشن است و قبل از جنگ جهانی دوم چندان واضح نبود آن است که رشد اقتصادی نامحدود و کنترلناشده،نگرانی مربوط به تبعات زیستمحیطی و انسانی و بدون مدیریت سیستماتیک منابع جهانی،تاکنون ما را بهسوی عصری از فاجعه قریب الوقوع سوق داده است،اکنون موضوع این است که چرا اقدامات جهانی برای غلبه بر این وضعیت ضروری است.
گذشته از مشاجرههای اعتقادی و تبلیغاتی،بحث امروز بین لیبرالها و سوسیالیستها نه دربارهء بازار کنترلناشده در مقابل دولتهای شدیدا کنترلی و نظارتی است و نه در موضع گرفتن بر له یا علیه اقتصاد برنامهریزیشده که هم در کشورهای کاپیتالیستی وجود دارد و هم در اقتصادهای سوسیالیستی-و هیچ همکاری و تعاون عمدهای بدون آن نمیتواند به کار افتد-و نه دربارهء بنگاههای تحت مالکیت و مدیریت عمومی که حتی لیبرالهای طرفدار آزادی بازار هم در اصول با آن موافق هستند؛بلکه بحث دربارهء محدودیتهای سرمایهداری است و نیز بر سر بازار خارج از کنترل و نظارت عمومی."