خلاصة:
نویسنده کتاب اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنی عشریة عرض و نقد که مدعی است شیعیان برای امام مهدی( شأنی پیامبرانه قائلند و بر این باورند که او دین اسلام را نسخ میکند و شریعت جدیدی پی میافکند برای ادعای خود به روایات گوناگونی استناد جسته است. در این بخش از مقاله هشت دسته از روایات مورد نظر ایشان که به گمان ایشان حاوی هشت اشکال است نقل و سپس نقد و بررسی میشوند. در پاسخ به این شبهات فارغ از ارزیابی سندی روایات مورد استناد ـ که البته در جای خود باید پیگیری شود ـ به سه نکته اساسی اشاره میشود.نخست اینکه برخی از این روایات مورد پذیرش هیچ یک از عالمان شیعی نبوده و نیست. دوم اینکه پارهای از این احادیث با الفاظ و مضمونی مشابه در منابع اهلسنت نیز روایت شده است و سوم اینکه برخی از اشکالات نویسنده مورد نظر ناشی از گزینش معنیدار روایات و تغافل از سایر روایات مربوط بوده است در حالی که با توجه به مجموعه روایات میتوان به معنای واقعی آنها بدون کمترین اشکالی پی برد.
There is a book with the title: Usulu Madhab-al-Shia-al-Imamiyya-al-Ithna Ashariyya (Principles of the Faith of Shiites of twelve Imams) in the from of both presentation and criticism. The writer of this book claims that the Shiites regard Imam Mahdi (PBuH) to be at the status of a prophet. They believe that the Imam will abolish the religion of Islam when he appears and replaces it with a new religious law. The writer of this book has relied on various traditions to prove his claims.
In this article، we have cited the eight groups of traditions to which the claimers referred and with which they found faults. Then we have investigated and criticized their reasons. Now، regardless of the fact that، in our opinion first of all، such traditions must be assessed and evaluated in their own place as to whether they are based on reasons and really documented or not، we have referred to three essential points:
One، some of these traditions are not approved by any of Shiite scholars at all.
Two، some others of these traditions have been narrated in some Sunnite sources with similar purports and remarks.
Three، some of the difficulties that the writer has brought about generate from his intentional choice of some traditions but his significant feigning negligence of other related traditions; whereas، we can easily understand the real meaning of what has been meant by surveying the whole collection of narrations.
ملخص الجهاز:
"با وجود این، چگونه قفاری مضمون این حدیث را از اعتقادات شیعه معرفی کرده و براساس آن مدعی شده است که عالمان شیعه معتقدند، امام مهدی( شریعت اسلام را نسخ میکند و آن را تغییر میدهد؟ دوم آنکه صرفنظر از حکم تقسیم ارث که از نبود آن در گفتار محدثان شیعه، نظر منفی آنان درباره این حکم را میتوان دریافت، درباره دو حکم نخست یعنی قتل شیخ زانی و قتل مانع زکات باید گفت که عالمان سنیمذهب بیش از فقهای شیعه بر صحت این دو حکم تأکید کردهاند که پارهای از کلمات آنان را در این زمینه نقل میکنیم: الف) قتل شیخ زانی جمله «الشیخ و الشیخۀ إذا زنیا فارجموهما البتة؛ پیرمرد و پیرزن چون زنا کردند، آندو را حتما رجم کنید»، به باور اهلسنت، از آیات قرآن مجید بوده که چون لفظ آن نسخ شده، از قرآن حذف گشته، اما حکمش همچنان باقی مانده است.
گذشته از پاسخ نقضی یاد شده، پاسخ حلی این اشکال چنین خواهد بود که برقرار کردن تلازم میان تحقق وعده غلبه اسلام بر دیگر ادیان در عصر ظهور امام مهدی( و کاملتر بودن آن حضرت از پیامبر گرامی اسلام( بیاساس و بیمبنای منطقی است؛ زیرا گاهی شخصیتهایی بلندمرتبه، ایدههایی بزرگ ابداع میکنند و زمینهها و بسترهای آن را تا حد ممکن فراهم مینمایند اما ایجاد تمامی شرایط لازم برای تحقق آن ایده نیازمند گذر زمان است تا جوامع انسانی در کشاکش حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین ارتقا یابند و انسانها به بلوغ و رشد مطلوب برسند و پس از فراهم شدن زمینههای لازم، شخصیت بزرگ دیگری که به عظمت ابداع کننده آن ایده نیست، مدیریت جامعه را به عهده میگیرد و جامعه را به سوی آرمان مورد نظر هدایت میکند."