ملخص الجهاز:
"ممکن است این سئوال پیش آید که جغرافیدان چگونه توان این دوراندیشی را پیدا کرده است؟جواب این سئوال این است که جغرافیدان انسان و محیط زیست او را که دو زمینهساز برای تمدنهای بشری بهشمار میروند از زوایای مختلف مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد و در کلاسهای درس جغرافیای طبیعی و انسانی کم و کیف و مشخصات هریک را تا آن حد مورد پژوهش قرار میدهد که میتواند هریک از این دو رکن جغرافیا یعنی انسان و محیط زیست را بهصورت یک کلیت درمقابل یکدیگر قرار داده توانهای بالقوه و بالفعل آن دو را ارزشیابی،و آنوقت است که میتواند حدود دخالت انسان در محیط زیست را طوری مشخص سازد که انسان بتواند نیازمندیهای خود را با بهرهبرداری از منابع محیط زیست در حالتی متناسب با سطح تمدن و فنآوری طوری مرتفع سازد که محیط زیست او بحای تخریب کلی درحال سلامت معقول باقی بماند و چنین حالتی را میتوان توسعه پایدار دانست که این روزها دستیابی بدان امید همه جوامع است.
از آن جمله میتوان به پدیدههای زیر اشاره کرد: 1-افزایش بیحد جمعیت:بنابر نظر قطعی جمعیتشناسان از بدو خلقت انسان در روی زمین تا سالهای دهه 1840 میلادی طول کشیده است تا جمعیت کره زمین به رقم یک میلیارد برسد ولی میلیارد دوم در کمتر از صد سال بعد مشاهده شده در حالی که میلیارد سوم ظرف 30 سال و میلیارد چهارم در نصف این مدت و بالاخره در آغاز قرن 21 جمعیت جهان از مرز 6 میلیارد گذشته و پیشبینی میشود که اگر رشد جمعیت بدین منوال پیش برود تا سال 2050 حدود 3 میلیارد دیگر بر این جمعیت افزوده خواهد شد،درحالیکه منابع زمین با وجود بهرهبرداری منطقیتر و علمیتر و اقتصادیتر به هیچ وجه جوابگوی چنین جمعیتی نخواهد بود و کار به گرسنگی میلیونها انسان خواهد انجامید."