ملخص الجهاز:
"2حاصل سخن ایشان همان است که در بالا گفته شد:از نشانههای گستردگی و کارآیی زبان انگلیسی یکی این است که کاربردهای بسیار متفاوت و بیشمار پسوند ``-ism'' (و پیشوندها و پسوندهای دیگر)در این زبان،همه بهطور مستقل و بدون نیاز به هرگونه توضیح و توجیه،در شکل واژهای خاص خود معانی کاملا روشن و آشکار دارند؛درحالیکه زبان فارسی هرگز قابلیت اینگونه انعطاف پذیری را ندارد و به جز کاربرد معادلهای مختلف برای این پسوند(و پیشوندها و پسوندهای دیگر)چارهء دیگری در زبان فارسی نیست.
باید توجه داشت که معادلهای فارسی پیشوندها و پسوندها گاهی جابهجای هم برابر واژههای انگلیسی به کار برده شدهاند: -al (-گذار،-نما،-دار،-آنه،-ی،-آری) anti- (ضد-،پاد-،آنتی-،-ستیز،-گریز) dis- نا-،بی-،باز-،بد-،چند-،-زدائی،-آگهی،-پاشی) hyper- (بس-،گزافه-،دیر-،سخت-،-پرست) inter- (میان-،درون-،هم-،باز-،تا-) ness- (-گری،-بندی،-گذاری،-گی،-زائی،-زدگی،-نگی) non- (نا-،جز-،غیر-،بی-،-پرهیزی) re- (باز-،فرا-،نو-،نا-) trans- (ترا-،دگر-،فرا-،ورا-) معادلهای زیبا و رسا نمونههای این دسته از معادلها در فرهنگ علومانسانی بسیار فراوان یافت میشود.
در پایان به دو نکته دیگر نیز باید اشاره کنم: 1-از آنجا که سرچشمه و خاستگاه فرهنگ علومانسانی زبان انگلیسیست،و بنابر دو اصلی که در ابتدای این بررسی به عنوان پایههای سنجش این فرهنگ ذکر شد،تلفظ واژهها و اصطلاحات انگلیسی که قابل برگرداندن به فارسی نیستند باید کاملا درست و رسا نوشته شده باشد.
2-در مورد واژههای انگلیسی که معادل فارسی برای آنها وجود ندارد،و یا حداقل در فرهنگ علومانسانی به معادلهای آنها اشاره نشده،و فقط به خط فارسی نوشته شدهاند، مؤلف باید بهطور مختصر معنای آنها را برای مراجعهکننده توضیح بدهد،وگرنه ذکر مجدد آنها به خط فارسی به کلی بیهوده است و نیاز خواننده را جوابگو نخواهد بود."