ملخص الجهاز:
"چرا ما باید هنوز از زبان فارسی به عنوان زبان ملی همهء ایرانیان به دفاع برخیزیم؟ آیا فقط یک احساس عاطفی فارسیزبانان را به این کار وامیدارد یا ضرورتهای فرهنگی،سیاسی و اقتصادی نیز در این مرحله از تاریخ ایران بر لزوم چنین دفاعی تأکید دارند؟بیشک زبان فارسی که پیشینهای کهن دارد و در طول قرنها نه تنها در سرزمین کنونی ایران بلکه در کشورهای پیرامون آن،زبان ادب و علم بوده است،باید زبان طبیعی و ملی ایرانیان به شمار آید.
درحالیکه هواخواهان همین طرز تفکر به پیروی از قدرتهای نیرومند جهان کنونی چنین تغییرها و دگرگونیهای سیاسی را میپذیرند و سخنی از منشاء قومی بر زبان نمیرانند چگونه براحتی دربارهء پارهپاره کردن ملتی که سابقهای کهن دارد،سخن میگویند؟اگر قرار باشد ژرفای این بحث را بکاویم در آن صورت ایرانیان میتوانند خواستار پیوستن بخشهای جدا شده باشند نه این که دیگران از تجزیهء ملت و کشور ایران دم بزنند.
در چنین وضعی ادامهء حیات کشوری چون ایران بستگی دارد به این که آیا ایرانیان حاضرند اصولی را به عنوان اساس توافق ملی بپذیرند و از تمامیت ارضی سرزمین خود دفاع کنند یا نه؟زیرا علاوه بر ابرقدرتها باید،یک بار برای همیشه چشم خود را باز کنیم و با پند گرفتن از تجربههای تلخ،قبول کنیم که همسایههای کوچک ما نیز هرگاه که فرصت بیابند و امکانی داشته باشند به خاک کشور ما دستاندازی خواهند کرد و مزاحم امنیت و آسایش ما خواهند بود.
سوم آنکه اگر به قول برخی از طرفداران چند زبانه کردن ایران قرار شود زبان فارسی را به عنوان زبان میانجی بر پا نگاه داریم،باز هم با همان دشواریهایی که پیشتر صحبت شد روبهرو خواهیم بود و نه تنها باید هزینههای آموزشی بیشتری را تحمل کنیم بلکه نابرابریهای آموزشی نیز از میان نخواهد رفت."