ملخص الجهاز:
"هدفش طرح پرسشهائی پیرامون جامعه مدنی و دموکراسی در قالب نظام سیاسی دولت-ملت( nation-state )در رابطه با گذشته،حال و آینده ایران است،از آن جمله اینکه این مفاهیم کجا،چرا و چگونه شکل گرفتهاند،و جایگاه منطقی آنها در متن تاریخ اخیر ایران چیست.
24 حال اگر از سوئی خوشبینی تاریخی لنین را نداشته باشیم و بنابراین نه انقلاب را جبری بدانیم و نه اطمینان داشته باشیم که هر انقلابی به بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی و یا فرهنگی جامعه میانجامد،و از سوی دیگر بیندیشیم که استعمار حالت تاریخی زمان است و از آن به گریزی است و نه گزیر،الزاما با مسائل تحلیلی و نیز اخلاقی روبرو میشویم که رویاروئی با آنها دستکم نیازمند شناخت متفاوتی از مفاهیم کلیدی سیاسی و محدودیتهای ناشی از مرزبندیهای شرایط استعماری خواهد بود.
در آن صورت،باید اندیشید که هر تز چند آنتیتز و در نتیجه چند سنتز دارد،چنانکه هرکس که دستاندر کار برنامهریزی و یا پیشبینی اوضاع در جامعه بوده است،به آسانی به این بدیل دیالکتیک ایمان میآورد؛و هر ساختاری( structure )چند عملکرد( function )52متضاد،که هریک احتمالا نتیجه رفتار ساختهای دیگر نیز هست؛چنانکه هرکس که در جوامع در حال توسعه و جز آن به نیت آموزش و آفرینش دانش دانشگاهی تأسیس کرده باشد درمییابد که عملکرد پولی،مالی،سیاسی(از آن جمله ضدیت با نظام سیاسی حاکم)،و عاطفی نیز مترتب بر رفتار ساخت خواهند بود.
به بیان دیگر،با از میان رفتن شوروی به مثابه نیروی همسنگساز قدرت در سطح جهانی، هانتینگتون به یکباره خود را از نیاز به تحلیل تضادهای درونی غرب و دیگر جوامع آزاد میبیند، توانمندی و پیروزی اقتصادی و نظامی غرب را به مثابه تأیید مشروعیت عمومی غرب میگیرد، قخطر را در بنیادگرائی اسلامی و احتمالا موضعگیری آتی چین تشخیص میدهد،و پادزهر را در ضعیف نگهداشتن این تمدنها تجویز میکند."