خلاصة:
داستان بهرام چوبینه، رویدادی تاریخی است که زمینه حماسی آن رنگ اسطورهای یافته است، و تاریخنگاران و نویسندگان ایرانی و
تازی بیرون از فردوسی در شاهنامه، دینوری / و نویسنده اثر ادبی نهایةالارب فی اخبار الفرس و العرب، و یعقوبی و طبری (در گذشته 310
ه . ق) و مسعودی و ثعالبی (درگذشته 429 ه . ق) از این داستان یاد کردهاند.از آنجا که نگاشتههای این نگارندگان در زندگانی بهرام چوبینه منابعی جز بنمایه تاریخی، از رویدادها و روایتهایی دگرسان
سرچشمه میگیرد، داستانی حماسی با آمیزههای اساطیری پدید میآید که مایه نگارش این داستان از سوی ایرانشناس نامدار دانمارکی
آرتور کریستنسن، با بهرهیابی از منابع تاریخی و ادبی فارسی و تازی میگردد.اثر دلاویز بهرام چوبینه نگاشته کریستنسن از این مایه برتری برخورداری یافته است که مترجمی شایسته و دانشمند، بانو دکتر منیژه
احدزادگان آهنی به این کار پرداخته است و با مقدمهای سودمند و نکتهآموز، خواننده خواستار و مشتاق را از آگاهیهای فراوان بهرهمند
میدارد.
ملخص الجهاز:
"از یاوریهای بخت و ارزش والای آثار مأسوف علیه آرتور کریستن سن است که شماری از آثار ارزنده او به زبان فارسی منتشر گشته است: کاوه آهنگر که از سوی همین بانوی دانشور دکتر منیژه احدزادگان آهنی از سوی انتشارات طهوری منتشر گردیده است، اشعار حماسی و ادبیات داستانی در نزد ایرانیان در دوران کهن؛ موسیقی در تمدن ساسانی؛ ملاحظاتی درباره لطیفههای عبید زاکانی؛ کارنامه شاهان در روایت کهن ایران؛ طرح فهرست بنمایه داستانهای عامیانه؛ آفرینش زیانکار در روایات ایرانی (2535 / 1941) که در آن کریستن سن با هوشمندی تمام نشان میدهد که چگونه عناصر بسیار کهن باورهای عامیانه ایرانی در چارچوب اسلام تا زمان حاضر به صورت دست نخورده باقی ماندهاند؛ ملاحظاتی چند درباره قدیمیترین زبان دین زردشتی (1376)؛ پژوهشهایی درباره دین زردشتی ایران کهن (1376)؛ فصل اول وندیداد و تاریخ ابتدایی اقوام ایرانی...
م) اشارت من در نقل عبارتی از پیشگفتار مؤلف کتاب ـ کریستن سن ـ و زیرنویسی که خانم آهنی آورده است از آن است که خواننده پژوهنده دوستار خود نیک در مییابد در ترجمه اثری حماسی که کم و بیش با متن داستان بهرام چوبین ناآشنا نیست، مرز ترجمهای از متنی فارسی را با دیگرترجمههایی از این دست بسنجد و بدرستی داوری کند که توقع و انتظار از مترجم چیست؟ شمار آثار تحقیقی از خاورشناسان عالم بویژه در این روزگار اندک نیست."