خلاصة:
در این تحقیق از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای محاسبه بهای تمام شده محصولات و ارائه اطلاعات مناسب جهت تصمیم گیریهای مناسب مدیران در شرکت آهنگری و شرکتهای مشابه استفاده شده است. بر این اساس ابتدا سیستم هزینه یابی موجود شرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته سپس بهای تمام شده محصولات با سیستم موجود شرکت محاسبه گردید.
بعد از این مراحل اقدام به طراحی سیستم ABCمتناسب با شرکت شد. برای این منظور انواع فعالیتهایی که در واحدهای تولیدی و خدماتی صورت گرفت شناسایی و در چهار سطح فعالیت، واحد محصول، دسته محصول و کارخانه طبقه بندی شدند. پس از آن اقدام به محاسبه بهای تمام شده محصولات با روش ABC گردید و بهای تمام شده محصولات در هر دو روش مقایسه و نتیجه گیری به شرح زیر صورت پذیرفته است :
سیستم ABC در شرکت آهنگری تراکتور سازی موجب تخصیص دقیق تر و صحیح تر هزینه های سربار می شود و هزینه های مواد و دستمزد مستقیم همانند روش سنتی به محصولات تخصیص داده می شوند. و از دیگر نتایج بدست آمده از این سیستم تفاوت در سود ناخالص هر واحد محصول می باشد.
فرضیات این تحقیق عبارتند از:
فرضیه اصلی: امکان استفاده از سیستم ABC در شرکت مورد مطالعه وجود دارد.
فرضیه فرعی 1 : بین قیمت تمام شده بر اساس سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت با سیستم سنتی تفاوت وجود دارد.
فرضیه فرعی 2 : بین سود نا ویژه هر واحد محصول بر اساس سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت و سیستم سنتی تفاوت وجود دارد.
در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق علاوه بر نتایج حاصل شده از تجزیه و تحلیل و مقایسه اطلاعات حاصل از دو سیستم ABC و سنتی ، از روش آماری T-test (تی استیودنت) استفاده شده است. و نتایج حاصله نشان دهنده اینست که فرضیه های فرعی 1و2 رد و فرضیه اصلی مورد تائید قرار گرفت.
به عبارت دیگر از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین سیستم هزینه یابی سنتی و سیستم مبتنی بر فعالیت وجود ندارد، بطوریکه تخصیص هزینه های سربار بطور معقول و متناسب با فعالیت های موثر بر تولید صورت گرفته است و تفاوت های موجود قابل توجه نمی باشد.
ملخص الجهاز:
"بررسی مقایسهای هزینهیابی سنتی و هزینهیابی بر مبنای فعالیت در شرکت آهنگری تراکتورسازی ایران دکتر رسول برادران حسن زاده 1 میر جواد سید نژاد 2 چکیده - استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جلفا واژگان کلیدی: مقدمه رشد سریع تکنولوژی و جهانی شدن تجارت باعث افزایش رقابت بین مؤسسات تولیدی در کسب بازارهای جهانی و داخلی شده است و در این عرصه، موسساتی موفقند که بتوانند سریع خود را با تغییرات ایجاد شده وفق دهند و همواره رضایت مشتریان و مصرف کنندگان را با تولید و عرضه محصولات با کیفیت و قیمت مناسب بدست آورند تا به حیات خود دوام بخشند .
حال، حسابداری مدیریت برای مقابله با این تغییرات ایجاد شده باید از هزینهیابی استفاده نماید که روش صحیحی را در تخصیص هزینههای سربار بکار گیرد و هزینههای سربار را با استفاده از مبانی مناسب به هدف هزینه (محصولات یا مشتریان) تخصیص دهد و همچنین برای پاسخگویی به نیازهای مصرف کنندگان در زمینه ارائه محصولات با کیفیت و با قیمت مناسب ، به دنبال روشی باشد که با استفاده بهینه از منابع و شناسایی فعالیتهای بدون ارزش افزوده منجر به کاهش هزینهها شود، بنابراین لزوم بکارگیری روشهای جدید که بتواند، هزینههای سربار را بطور صحیح تخصیص دهد و فعالیتهای بدون ارزش افزوده را شناسایی کند، بیش از پیش احساس میشود که یکی از سیستمهای مناسب در این زمینه ، سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت است."