خلاصة:
در مدت کوتاهی که غافقی بن حرب پس از کشته شدن عثمان،امیر مدینه بود1،مردم امام علی علیه السلام را به قول حکومت راضی کردند2.پس از آنکه کار بیعت در مسجد مدینه انجام گرفت3، اما در صدد برآمد که وضع حکومت را اصلاح نماید.یکی از موارد اصلاح حکومت،عزل حاکمان دوره عثمان و نصب حاکمان جدید بود زیرا امام معتقد بود ابتدا باید والیانی با فرهنگ اسلامی برای مردم تعیین کرد.اما در یکی از فرازهای سخن خویش فرمود:«ای مردم به خدا سوگند من شما را به هیچ فرمانی ترغیب نمیکنم جز آنکه خود به انجام آن بازمیایستم»4.امام واقعیتی که در دوره حکومت امام علی علیه السلام چهره نمود تمرد،فساد مالی و حتی رویاروئی کارگزاران با آن امام همام بقود.یقینا مال دوستی و قدرت پرستی والیان واقعیتی بود که حقیقت علی(ع)برنمیتافت،اما اینکه امام علیه السلام با همه توانائیهای فکری و مذهبی و شناختی که از اینگونه افراد داشت چگونه دست به انتخاب این افراد زد واقعیت دیگری است که کمتر به آن توجه شده.در این نوشتار سعی میشود که مشکلات امام علی علیه السلام را با کارگزارانش از هردو وجه انحراف والیانن و تسمامح حاکمیت در انتخاب والیان بررسی نمائیم.
ملخص الجهاز:
"از این جهت به بدری معروف بود ننکه در منطقه بدر سکونت داشت زیرا او در غزوه بدر شرکت نداشت وقتی امام غلی علیه السلام تصمیم گرفت رهسپار جنگ صفین شود، ابو مسعود را جانشین خود در کوفه کرد.
امام علی(ع)04قانع نشد و با ناراحتی به عبد الله نوشت:«عجیب است که نفس تو،این کار را چنین در نظرت بیاراید که تصور کنی برای تو در بیت المال حقی بیشتر از حق یک مسلمان وجود دارد و اگر باطل تو را اینچنین امیدوار سازد که مدعی چیزی میشوی که از آن تو نیست پس هرگز گناه رهایت نمیکند و حرام را برای تو حلال قرار میدهد،در این صورت آیا براستی میپنداری که هدایت شده و کامیاب خواهی بود؟اینک به من خبر رسیده که در مکه مسکن گزیدهای و کنیزکان کم سن و سال مکه و مدینه و طائف را میخری،خود آنها را برمیگزینی و مال دیگران را برای بهای آن میپردازی،خداوند تو را هدایت کند.
77 چون قیس در جنگیدن با مردم خربتا تمایل نشان نداد،عبد الله بن جعفر به علی(ع) پیشنهاد کرد که قیس را از حکومت مصر عزل کند و در این راه اصرار فراوان کرد و از امام خواست که محمد بن ابی بکر که برادر مادری او بود به مصر اعزام شود.
اما این پرسش همچنان باقی ماند که اگر امام در تعویض قیس آنهم شبه اصرار عبد الله بن جعفر عجله نمیکرد،چه بسا که بعدا نه محمد بن ابی بکر در مصر کشته میشد و نه مالک اشتر در راه مصر،زیرا قیس مردی سیاستمدار و با هیبت بود و ازاینرو معاویه از او سخت وحشت داشت."