ملخص الجهاز:
"(15) به عنوان نمونه ای دیگر از اثرپذیری فردوسی از اسلوب ادب عربی و قرآنی، می توان به «استعمال مصدر به صورت مفعول مطلق» (برای تأکید یا بیان چگونگی فعل) در شاهنامه اشاره کرد که شواهد متعددی بر آن می توان از دیوان استاد طوس آورد: بپرسید پرسیدنی چون پلنگ***دژم روی، زآن پس بدو داد چنگ بخندید خندیدنی شاهوار***چنان کامد آواز بر چاهسار بغرید غریدنی چون پلنگ***چو بیدار شد، اندر آمد به جنگ(16) همچنین می توان از «تطابق صفت و موصوف در افراد و تثنیه و جمع» در جای جای شاهنامه یاد کرد که اقتباس مستقیم از ساختار زبان قرآن ـ عربی ـ است: «نام داران فرخ مهان، نهنگان مردم کشان، روزبانان مردم کشان، نره دیوان جنگ آوران، نام داران جوشنوران، سواران پولادخایان و دلیران خنجرگذاران، گرزداران مردم کشان، ترکان جنگ آوران، نام داران گردنکشان، نیزه داران جنگ آوران و مرزبانان نام آوران، و سواران مردم کشان;» نهادند سر سوی شاه جهان***همه نام داران فرخ مهان نه زو زنده بینم نه مرده نشان***به دست نهنگان مردم کشان از آن روز بانان مردم کشان***گرفته دو مرد جوان را کشان و زآن گرگ ساران جنگ آوران***وز آن نره دیوان مازندران من اکنون ز ترکان جنگ آوران***فراز آورم لشکری بیکران شدند آن جوانان آزادگان***به دست کسی ناسزا رایگان همه نیزه داران جنگ آوران***همه مرزبانان نام آوران من از لشکر ترک هم زین نشان***بیارم سواران مردم کشان(17) آری، ذهن و ضمیر استاد طوس، به گونه ی «منشوری چند پهلو» است که از یک سو فروغ و نور می گیرد و از دیگر سو آن همه را چونان رنگین کمانی بر دل آسمان شهنامه می نشاند; و استاد خود، زنبور عسلی که در بوستان فضل و ادب، بر گل های فراوان نشسته، از عصاره ی آنها در صافی طبع خویش شهدی دل انگیز ساخته و در بلور اندیشه و احساس خوانندگان می ریزد."