ملخص الجهاز:
"پس از چندی آن نیش زهر آبدم، پدید آورد در تو آثار سم که آن را به تریاک و دم چاره نیست که آن زخم، جز زخم جان خاره نیست (ق/ ص 564) الحق که هیچ کس چون ادیب، فرایند استثمار کشورها به دست بریتانیا را به شیوایی ترسیم نکرده است: نخستین ز بن برکند خانه را، به موشان دهد سقف ویرانه را که تا موش غربالوارش کند چو پرویزن آب بارش کند همان موش کو سد عادان شکست گماردت بر بام، این دیو مست بن خانه برکنده و بام هم تهی کندو از پخته و خام هم پس آنگه ز بالا بهار آورد که بحران توفان به کار آورد هوا را گشاده شود چاک و در زفتد ز ابر بارنده در تنت لرز گل و لای از سقف ریزد فرو نبینی نشستنگهی اندر او روان گردد از زیر، سیل دمان، شود بسته راه نجات و امان فتور و خلل زاید از هر سوی نه کهنه به بر ماندت، نه نوی سپس گویدت خانه آباد کن یکی لاد ستوار، بنیاد کن به خاد[22]ش ده آن بیبها مرده لاش که خادش کند مسته[23] بهر چراش هر اندام او را به صد خاد ده و زین لاشه، هر خاد را زاد ده به خون دلش چشم پیروزهوار ز الماس مژگانش کن لعل بار (ق/ ص 509) مکر و نیرنگ انگلیس، در عرصة سیاست خارجی این کشور، تجلیات گوناگونی دارد که ذیلا به بعضی از آنها اشاره میکنیم: هـ ــ دروغگویی و پیمانشکنی دروغگویی در قول و قرارها، و بیاساسی وعدهها و نویدها، وجه بارز سیاست خارجی لندن طی تاریخ بوده است: چو مرغی ندانم کت انبار نیست به تو هیچ مرغی همآواز نیست دروغآوران را تویی پیشرو دروغی به هر دم زنی نو بنو (ق/ ص 272) طبعا وقتی که وعدهها از اساس، پوچ، و قول و قرارها در اصل، مبتنی بر دروغ و نیرنگ باشد، در مرحلة اجرا و عمل نیز انتظاری جز خلف وعده و شکستن پیمان نمیتوان داشت: عهد تو با کس بسته نیست، کآن ز آن سپس بشکسته نیست / دل نه که خارت خسته نیست، کز باغ تو دل نشکفید (د/ ص 50)."