"پیشتر، دین تنها منبع مشروعیت و یگانه منادی ساختن جهانی مشترک بود، و آموزههایش جنبهی عمومی و الزامی داشت؛ اما امروزه با حاکمیت تفکر غیردینی، دین خصوصی شده و جنبهی فردگرایانه یافته است و به آن به مثابهی یک اولویت و انتخاب داوطلبانه، آن هم انتخابی فاقد محتوای الزامآور، نگریسته میشود.
). کثرتگرایی دینی موجب تعدیل محتوای دین نیز خواهد شد؛ زیرا در سیستم عرضه و تقاضای حاکم بر جامعهی کثرتگرا، که عملا مورد پذیرش نهاد دینی است، هیچ الزامی در پذیرش یک کالا (توصیههای دینی) از سوی مصرفکنندگان (مردم) وجود ندارد؛ از این رو نهاد دین مجبور است سلیقهها و ذائقههای مردم را لحاظ کند و طبعا گرایش مردم به سمت آن دسته از محصولات دینی خواهد بود که با تفکر غیردینی حاکم سازگارتر باشد.
) بیشتر تأکید خواهد شد؛ روندی که موجب میشود دین در حد سایر نهادهای دنیایی تنزل کند و حتی نتواند پا به پای آنها در حوزههای عمومی (سیاست و..."