ملخص الجهاز:
"به نظر ماکس وبر، «عقلانیت یا عقلانی شدن» عبارت است از: پیچیدگی در نظام اداری، اجتماعی و اقتصادی؛ پیدایش تقسیم کار و وظایف گسترده، پیشبینیپذیر شدن امور زندگی اجتماعی و اقتصادی، به ویژه بهرهگیری انسان از ابزارها و گسترش عقلانیت ابزاری در حیطههای دولتی؛ بوروکراسی؛ اقتصاد سرمایه داری و...
از دیدگاه وبر، چهار عامل موجب میشود که بخش عمدهای از زندگی انسان غیرعقلانی باشد: الف) زندگی عاطفی انسان؛ ب) تصادف و بخت؛ ج) تضاد میان ارزشها؛ د) فرق بین نیت و نتیجه.
به نظر وبر، سیاست عبارت است از «حکم و اطاعت، و نحوه ارتباط بین حکم و اطاعت است که نوع سیاست را تعیین میکند».
به عبارت دیگر، دلایلی که حاکمان سیاسی برای توجیه حکومت خود بهکار میبرند، و نیز دلایلی که بر اساس آنها، مردم از حکومت اطاعت میکنند، اساس تعیین نوع سیاست است.
تعیین اینکه آیا رابطه میان حکام و شهروندان رابطهای از نوع عاطفی، سنتی یا بوروکراتیک است، به نوع سیاست ارتباط دارد."