ملخص الجهاز:
"شاهان قاجار در نتیجۀ این قراردادها، تبریز و نواحی جنوبی را باز پس گرفتند و جامعۀ بینالملل آنها را حاکمان قانونی و مشروع ایران شناخت، اما در مقابل، گرجستان، ارمنستان و حق کشتیرانی در دریای خزر را از دست دادند، از همۀ ادعاهای خود نسبت به افغانستان چشم پوشیدند، غرامتی به مبلغ سه میلیون پوند به تزار پرداختند و مهمتر از همه اینکه رشتهای از امتیازات تجاری را به روسیه و بریتانیا واگذار کردند.
در نتیجۀ تماسهای مختلف در عرصۀ سیاست، فرهنگ، اقتصاد، علم و اندیشه با اروپاییان ــ که بیشتر یکسویه بودند ــ در این دوره و خاصه پس از شکستهای نظامی از روسیه و انگلیس، لزوم روی آوردن به دانش و فناوری جدید غرب برای جبران عقبماندگی ایران بیشتر و بیشتر احساس شد، هرچند که در ابتدای کار احساس نیاز و کمبود بیشتر در امور نظامی خلاصه میشد.
درواقع به بیانی بسیار ساده و روشن سؤالات اساسیای که ذهن گروهی از دولتمردان و متفکران ایران را به خود مشغول نموده بود عبارت بودند از اینکه: علت عقبماندگی ایران چیست؟ علت تفوق اروپاییان و رمز موفقیت آنها کدام است؟ و ما چگونه میتوانیم عقبماندگیهای خود را جبران نماییم؟[11] بنابراین ضرورت دست یافتن به پیشرفتهای علمی و فنی، به منظور استقلال کشور و مقاومت در برابر بیگانگان، باعث شد که باب مراودۀ علمی و فکری بین ایران سنتی و غرب متجدد، ناگزیر گشوده شود.
[13] ژوبر در سفرنامه خود در زمان فتحعلیشاه در مورد این واقعیت که حکومت اساسا وظیفهای در قبال خدمت به مردم برای خود احساس نمیکند، نوشته است: «اما دربارۀ تأسیسات همگانی مانند مدرسهها، مسجدها، قلعهها، قناتها و پلها هزینۀ آنها اغلب به عهدۀ شهرستانها میباشد و در نتیجه بدجوری از آنها نگهداری میشود."