یادداشت نخست: جشن عشق، جشن خون، جشن سرگرمی افتتاحية

"در چنین نظام‌هایی آن‌چه اهمیت‌ دارد،پر کردن زندگی از لذت‌هایی است‌ که انسان را در رخوتی بی‌خبرانه به خود مشغول کند و ساختن انسان‌هایی که وقتی‌ برای تشویق قهرمانان مورد علاقه‌شان به‌ استادیوم‌های ورزشی هجوم می‌برند و با شکست قهرمانان محبوب‌شده‌شان چنان‌ در هم می‌شکنند که گویی دنیا به آخر رسیده است انسان‌هایی یک وارد شدن‌ یک توپ به درون دروازه تیم مورد علاقه‌ شان اشکشان را درمی‌آورد و به هنگام‌ تماشای تلویزیون ترجیح می‌دهند به جای‌ چشم دوختن به تصاویر تلخی که نمایشگر گرسنه‌گی و رنج کودکان آفریقایی است، در کانال دیگری فیلم سینمایی ببینند یا مسابقه ورزشی و لا بد برای پاسداری از حریم امن زندگی چنین انسانی است که‌ در زرادخانه‌های پنتاگون،هر روز طرح‌ تازه‌ای به اجرا گذاشته می‌شود و تجارت‌ اسلحه پرسودترین شاخه تجارت جهانی‌ می‌شود و تجارت که مواد مخدر و فحشا شانه به شانه این تجارت سودآور در عرصه‌ اقتصاد جهان قد می‌افرازند و هر سه در نهایت با یک هدف،منکوب کردن و مسخ‌ انسان تا آن‌جا که جامعه بشری به جامعه‌ای‌ موریانه‌وار بدل شود جامعه‌ای که اقلیتی‌ در آن فرمانروا باشند و اکثریتی فرمانبردار و در چنین حال و هوایی حضور انسانی‌ همچون نلسون ماندلا به نسیمی نوازش‌گر می‌ماند که روح خسته انسان قرن بیست و یکم را شاید آرامشی باشد."