خلاصة:
در این جستار نویسنده کوشیده است روند مهمترین وقایع ایران را در مقطع تشکیل دولت ساسانی،با بیانی مستدل،موجز،روشن و انتقادی،توصیف و تحلیل نماید.ازاینرو،وی بحث خود را از ضعفها و قوتهای اشکانیان آغاز کرده، سپس علل تحرک سیاسی در ایالت پارس را بیان نموده،اصل و نسب ساسانیان و چگونگی مبارزات اردشیر را تا تأسیس حکومت متمرکز و سرتاسری در کشور یادآور شده،و نهایتا با توضیح دستاوردهای پادشاه مذکور،به پایان رسانده است. در همین حال،ضمن بررسی مسئلهء رسمیت یافتن دین زردشتی،خود را نیز مطرح ساخته است.
ملخص الجهاز:
"پرسشی که در اینجا امکان طرح مییابد،این است که «چرا چنین تحرکی در پارس به وقوع پیوست،و نه در ایالتی دیگر از ایران پهناور آن روزگار؟»علت یا علل آن را شاید نتوان،بنابر قلت منابع مورد نیاز،از زوایای گوناگونی بررسی نمود؛اما برخی سرنخهای لازم را میتوان به شرح زیر به دست داد: الف)هنگامی که سایر ایالات و نواحی کشور تحت نظارت نیمبند اشکانیان در آتش جنگ و ناامنی داخلی،و مخصوصا تهاجمات خارجی،توان خود را از دست میداد،ایالت پارس به سبب موقعیت مناسب جغرافیایی و به ویژه مجاورتش با آبهای آزاد خلیجفارس و دریای عمان،اقتصاد و تجارت خود را همچنان سرپا نگه داشت؛و همینقدرت مادی و مالی،این امکان را برای پارسیان فراهم ساخت تا در زمان مقتضی بتوانند در برابر دولت در شرف اضمحلال اشکانی به پا خیزند و در صحنهء نبرد رویارو آن را از میان بردارند(ویسهوفر،1383:241-240،دریایی،1383:103-102).
بدینسان،به نظر نگارنده،سلسلهء جدید،صرفنظر از معارضات،کینجوییها بدگوییهای خویش علیه دودمان قدیم،آن هم دولت متفرق و دستخوش آشفتگی دهههای پایانی ایشان،خود زاییده و نشأتیافته عصر شکوفای پارتی محسوب میشد و در ذات و سرشت خویش با آن هماهنگی و سنخیت درونی زیادی داشت،و برخلاف نظر برخی محققان و تاریخنگاران،که معمولا به اغراقگویی گرایش دارند بین آندو سلسله،در حقیقت،تشابهات و مشترکات،بیش از تفاوتها و تضادها بوده است؛و این موضوع را میتوان در غالب جنبههای فرهنگی و تمدنی آندو دولت به وضوح نشان داد:از خط و زبان گرفته،تا معماری و دیگر هنرها،و دین و ایدئولوژی و سیاست داخلی و خارجی،و حتی سرانجام،در تضادهای درونی و علل و عوامل اضمحلال و نابودی؛که یک نمونهء آن،نقش و سهم خاندانهای اشرافی دورهء پارتی بود که اکثر آنان از همان آغاز فعالیت اردشیر بابکان،از حمایت خود از اشکانیان دست کشیدند،و به یاری بنیانگذار بیگانه و دشمن اشکانیان،یعنی اردشیر،شتافتند."