ملخص الجهاز:
"گزارش:آقای مهندس چرا در بین این همه محصول،به خصوص محصولات استراتژیک، وزارت کشاورزی فقط همه چیز را روی گندم متمرکز کرده است؟آیا این یادآور خاطره بسیج نیروها،برای حل یک مسئله و غافل ماندن از دیگر مسایل نیست؟آیا به راستی وزارت کشاورزی در مورد هر محصول که تصمیم بگیرد و بطور مثال چنانچه همزمان بخواهد 4 محصول ذرت،برنج،سویا و گندم را به افزایش تولید (مانند طرحهای محوری گندم)برساند موفق خواهد بود یا همهء راهها به رم ختم میشود و طرح گندم نمایشی بوده است؟ عرض کردم دولت در کار اجرایی نمیتواند موفق باشد.
آن جایی که بنده عرض کردم مجریان باید وقت آزاد داشته باشند تا روی آن سه بخش سیاستگذاری و تعمق نمایند که توسعه این محصول چه اندازهای خوب است؟آیا صنایع وابسته هم در توسعه پیشبینی شده؟این باغ سیبی که دارد کاشته میشود آیا برای این مقدار تولید،برای صنایع وابستهاش برنامهریزی شده؟ برای صادراتش و معضلات و بازارهایش فکر شده؟ ببینید،در برنامه پنجساله دوم پیشبینی شده است که از همه واحدهای تولید مالیات گرفته شود به جز بخش کشاورزی.
چرا وزارت کشاورزی این مسأله را *دولت با تعدادی کارمند حقوقبگیر،آن هم در این شرایط اقتصادی نمیتواند در یک برنامهء وسیع اجرائی موفقیتی به دست آورد اجرا نمیکند؟آیا قدرت و توان اجرای آنرا نداشته یا مسأله دیگری بوده است موضوعی را که تا این حد روشن است اجرا نکرده است؟ خیلیها به دنبال قانون میگردند ولی من اعتقاد دارم نیاز به قانون نداریم ما باید مسأله را جا بیندازیم و کسری اهرمها وجود دارد که میتواند مؤثر واقع گردد."