ملخص الجهاز:
"به این ترتیب هر مخاطبی خواهد توانست باتوجه به روحیات،تمایلات و وضعیت تأهل خود متوجه شود که این کیست که توی چشمهایش چیزی خوانده است و حالا برای رفتنش باید از خودش هم دل بکند.
البته نباید تصور کرد که شاعر در این بیت خواسته است به مخاطب باج بدهد و با از بین بردن تعلیقی که در بیت نخست ایجاد کرده هویت فردی را که برای رفتنش آدم باید از خوشد هم دل بکند افشا کند.
و حالا شاعر بعد از ایجاد این فضای سوررئال و سوسپانسیپال بدون اینکه به این موضوع اشاره کرد که فردی که برای رفتنش آدم باید از خودش هم دل بکند توی چشمهاش چه چیزی خوانده،نکتهای را که در فهم ترانه بسیار کلیدی است بیان میکند و آن نکته این است که تمام آرزوی فردی که برای رفتنش آدم باید از خودش هم دل بکند اوست.
شاعر در مصراع دوم این بیت ضمن همدردی با کسانی که مرتکب گناه یا اشتباه میشوند از کسی که برای رفتنش آدم باید از خودش هم دل بکند میخواهد که به او نگاه نکند،چون ممکن است با یک نگاه گناهآلود به دامن اشتباه بغلتد و آنگاه با بغضی سنگین در غربت اشتباه غوطهور شود.
کسی که برای رفتنش آدم باید از خودش هم دل بکند،شب را با خودش نبرده است و ماه همچنان دچار نفس تنگی است،به طوری که حتی خود شب هم از این جفا به تنگ آمده و نور نیز از این غم خون میگرید."