ملخص الجهاز:
"اندیشههای چند گونه ابوبکر رازی، به نوعی این علم نوین سدههای شانزدهم و هفدهم را در ذهن تداعی میکند، مگر در یک مورد اساسی و آن این است که رازی نه تنها صورتی ریاضی به فیزیک نبخشید، بلکه بشدت با ریاضیات مخالف بود و جالینوس را به دلیل علاقه مفرطش به هندسه سرزنش میکرد 27 و خود نیز به لحاظ دارا بودن چنین بینشی مورد سرزنش و انتقاد بیرونی قرار گرفت.
در مورد هندسه، دیدگاه او همان دیدگاه افلاطونی بود 38 : و اگر تو در ماهیت هندسه تحقیق میکردی و میدانستی که آن، شناختن نسبت جنسهای واقع در زیر کمیت به یکدیگر است و این که وسیلهای است که با آن به شناختن هر چه پیمودنی و سنجیدنی است که میان مرکز جهان و دورترین نقاط محسوس آن واقع است، دسترس حاصل میشود و میدانستی که به وسیله هندسه تعقل صورتهای مجزد از ماده امکانپذیر است و در نتیجه ممارست آن حقیقت برهان در ذهن نقش میبندد و کسی که با هندسه سر و کار دارد هر اندازه لازم باشد در صناعت خود پیش میرود و مانند بسیاری از محصلان منطق به بیراهه نمیافتد و میدانستی که با تمرین هندسه از نمودارهای طبیعت به نمودارهای الهی ارتقا حاصل میشود.
بیرونی در ضمن یکی از پرسشها، از جمله تردید خود را در مورد برهان ارسطو درباره وجود تنها یک جهان بیان میدارد؛وی استدلال فیلسوف یونانی را در مخالفت با این نظر که کره سماوی ممکمن است به صورت بیضی یا عدسی باشد، رد میکند 39 (و در این محتوا تلاشهای خود را برای رد این نظر متذکر میشود 40 )؛وی میگوید نمیگوید نمیداند آیا هواداران این نظریه که هر چهار عنصر به سوی مرکز زمین میل دارند بر حقاند یا آنها که[همصدای با ارسطو]میگویند که هوا و آتش تمایل به دور شدن از مرکز زمین دارند؛وی شواهد تجربی چندی را متذکر میشود که اندیشه احتمال وجود خلاء را تأیید میکند."