ملخص الجهاز:
"شیخ روزبهان شطح را محصول وجد و مقام سکر عارف میداند که در وجد حفظ اسرار دشوار است، لذا بدین گونه سخنان بی اختیار از او صادر میشود 27 و به همین دلیل شایسته ملامت نیست، و حتی برخی از این فراتر میروند و گوینده اسرار را خود حق تعالی میدانند 28 ، در حالی که ابن عربی منشأ دعاوی 29 شطحی را در طبیعت انسانی میداند و به همین دلیل صدور آن را از محققین لغزش میداند و میگوید:«و الشطح زلة المحققین اذ لم یؤمر به».
بدین ترتیب برای بررسی شطحیات در سخنان شیخ ابو الحسن خرقانی از دو دیدگاه متفاوت میتوان به جستجو پرداخت 33 ؛یکی دیدگاه ابن عربی در مورد شطح، که بر اساس آن کلیه اقوالی که در طی آن حضرت شیخ از مقام و عظمت عرفانی خود سخن میگوید، شطح است؛و دیگری دیدگاه شیخ روزبهان در مورد شطح که بیشتر به جنبه افشای اسرار الهی بر سبیل کشف(همانند متشابهات قرآن و حدیث)ناظر است.
» 75 صوفی در این عبارت، در عین اثبات، نفی میشود، در جای دیگر شیخ از تجربه عرفانی خود سخن میگوید و به ملائکه فخر میفروشد، زیرا آنان به تقدس و عصمت خود مینازند و زبان حال آنان در قرآن دین است:«و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک» 76 با آفرینش آدم«انسان کامل»فرشتگان از گفته خود شرمنده میشوند و به جهل خود اقرار میکنند، زیرا انسان کامل به خداوند فخر میکند و چون بر صورت او آفریده شده است میتواند به حکم مظهریت، از ظاهر سخن بگوید که اینها جملگی به یمن خاصیت آینگی اوست: و گفت چون به گرد عرش رسیدم صف صف ملائکه پیش باز میآمدند و مباهات میکردند که: «ما کروبیانیم و ما معصومانیم»من گفتم که«ما هو اللهانیم»ایشان همه خجل گشتند و مشایخ شاد شدند به جواب دادن من ایشان را»."