ملخص الجهاز:
"در ضمن مقاله صحبت از اهمیت تاثیر و نفوذ ادبیات فارسی در فرنگستان بمیان آمد و- داستان هاروت و ماروت و صدراعظم آلمان(رایش کانسلر REICHSKANZLER )را بهمین مناسبت باختصار حکایت کردم و اکنون شرح آنرا که شنیدنی است با تفصیل بیشتری در اینجا میآورم: هنگامی که چهل و دو سه سال پیش از این در برلن بودم از شادروان محمد علی فرزین وزیر مختار ایران در آن کشور شنیدم که ایرانشناس معروف و رجل سیاسی آلمانی فردریک روزن در مجلسی در برلن حکایت کرده بود موقعی که داستان"هاروت و ماروت"را از فارسی بشعر آلمانی ترجمه کرده و منتشر ساخته بود یک جلد از آنرا نیز برای شاهزاده بولو( VON BULOV )صدر اعظم سابق آلمان که با پدر مرحومش دوستی و روابط بسیار میداشته فرستاده بوده است و همین داستان موضوع این گفتار ما خواهد بود.
داستان همانجا قطع میگردد و دنباله آنرا در دفتر سوم(در چاپ معروف به"اعلاء الدوله"که در دست من است پس از 212 صفحه بزرگ که هر صفحه مشتمل بر 58 بیت است)مییابیم در تحت این عنوان:"قصه هاروت و ماروت و دلیری ایشان بر امتحان حق تعالی"و با این ابیات: چون حدیث امتحانی رو نمود یادم آمد قصه هاروت زود27 پیش ازین زان گفته بودم اندکی خود چه گویم از هزارانش یکی خواستم گفتن در آن تحقیقها تاکنون واماندم از تعویقها و باز بمناسبتی داستان"مستی بز از دیدن ماده و جستن او بکوه مقابل"بمیان میآید و باز از نو بقصه اصلی برمیگردیم که هاروت و ماروت از خدا تمنا میکنند که بزمین فرستاده شوند و باز داستان در همانجا متوقف میگردد و خواننده با ولع هرچه تمامتر تا پایان دفتر در پی دنباله داستان میگردد و بدست نمیآورد و بدفتر پنجم میگذرد و در آنجا نیز اثری نمییابد و بدفتر ششم که آخرین دفتر است میرسیم و افسوس و صد افسوس که از آنجا نیز دست خالی برمیگردیم و معلوم میشود که مولوی داستان را ناتمام گذاشته است28."