خلاصة:
برخی از رهیافتهای ادبی و زبانشناختی،متون ادبی را صرفا به خواندن دقیق متن محدود میکند و «معنی»و«تأثیر ادبی»متن را درون متن و مبتنیبر نظام و«دستور زبانی»که متن براساس آن شکل گرفته است میجوید.ساختگرایی از جمله این رهییافتهاست ساختگرایی در ادبیات با الگو قرار دادن روش برگرفته از زبانشناسی سوسور و بیاعتنا به دنیای بیرون از متن در پی کشف معنی متن بر میآید.در این مقله تلاش بر این است که نشان داده شود که«شکست»خواندن دقیق متن در مفهوم یاد شده به دلیل جدایی آن از دنیای واقعی اجتنابناپذیر است. این نکته با نگاهی به مطالعات پسا ساختگرایی در زمینه زبان،ادبیات و معنی روشن میشود.دلیل توجه به پسا ساختگرایی این باور نگارنده است که پدیده مورد نظر،که برای جبران نقائص و نارساییهای ساختگرایی به وجود آمده است،با دو چهره متناوب خود در عین حال که میتواند فرایند خواندن متون ادبی را از تنگنای خواندن دقیق متن برهاند،خود میتواند در ورطهی آن افتاده و کارآیی لازم را از دست بدهد.
ملخص الجهاز:
"توجه به پسا ساختگرایی این باور نگارنده است که پدیده مورد نظر،که برای جبران نقائص و نارساییهای
غرب به شکلی مؤثر رایج شد خواندن دقیق متن برای دستیابی به«معنی»و«تأثیر ادبی»متن بود.
و این لذت دو نوع است:«لذت» (pleasure) و«سرمستی» (ecstacy) که اولی برخاسته از متن خواندنی (readerly) است،و دومی نتیجه خواندن متون نوشتنی (Writerly)
هنگام خواندن این متون خواننده برای هر چه زودتر رسیدن به این«حقیقت»مورد نظر در حذف
خواندن دقیق متن برای یافتن چیزی در آن و همچنین محدود شدن به«ذهنیت»خواننده،در
نهایت به جدایی و دور شدن از دنیای واقعی بیرون متن منجر شده و عمل خواندن به قصد یافتن
بودن زبان بدین معنی است که ارتباط طبیعی و مستقیم بین آن و دنیای خارج وجود ندارد.
برای مقابله با این پدیده یکی از روشهای دریدا اهیت دادن به زبان نوشتاری در برابر زبان
گفتاری است که برای سوسور و بسیاری از اندیشمندان غربی شکل واقعی زبان انگاشته شده و
باید توجه داشت که برای خود دریدا (differance) نه به عنوان کلمه و مفهوم بلکه بیشتر به
عنوان عنصری از زبان است که در«بازی تفاوتها»با دیگر عناصر زبانی درگیر است،«بازیای»
نتیجه چیزی است که دریدا آنرا«رد»میخواند:رابطهی بین عناصر زبانی در قالب نظام و
در نتیجه خواندن را عملا محدود به متن میکند،چیزی که پسا ساختگرایی بارت مبلغ آن بوده
اما همانگونه که از مباحث مطرح شده بر میآید محدود شدن به متن ادبی در خواندن آن به
میماند و نتیجه چیزی نخواهد بود جز شکست خواندن متن ادبی به هدف دستیابی به حقیقت"