ملخص الجهاز:
"مثلا در بحث مدیریت و رفتار سازمانی،میتوان براساس نظر کوهن به کیفیت رشد و نمو رفتار در سازمان پیبرد؛بدیننحو که اگر تئوری تیلور به دلیل تعهد به پارادایمهای خاصی(مثل توجه صرف به امور مادی،انگیزشهای فیزیولوژیک و روشهای مکانیکی و نیز نگرش جزءگرایانه به امور و بهخصوص دید ماشینی به انسان)قدرت حل مشکلات و مسائل و وضعیت خاص سازمانهای تولیدی را ندارد و دیگر سفارشات و تأکیدات تیلور(مبنیبر اینکه،پول و پاداش زیادتر،کار زیادتری را به دنبال دارد)کارآیی خود را از دست داده است و یا اگر آلتن مایو و همکارانش،ضمن توجه به شرایط محیط کار در نهایت متوجه میشوند که عوامل دیگری هم در این زمینه باید مورد توجه قرار بگیرد و به تبع این امر نظریات جدیدی(با تأکید بر اینکه پول لزوما تنها عامل انگیزش نیست،و انسانها نیازهایی هم دارند که ارضای آنها با پول نیست)مطرح میگردد،اینها در واقع بدانمعنا است که فضایی فراهم آمده که در آن پیشفرضها و پارادایمهای جدیدی را در امر مدیریت توصیه میکند،لذا در آن برهه از زمان،شالودهء مکتب روابط انسانی ریخته میشود.
5-پارادایم آتی بهرغم نقاط قوت اقتضایی و عملیتر بودن آن نسبت به مکاتب قبلی(از زاویه برقراری ارتباط مشخص بین متغیرهای قابل تشخیص محیطی و مفاهیم مدیریت)،این تئوری هم با مسائل،مشکلات و انتقادهایی مواجه شده است که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میکنیم: -یکی از مشکلات تعدد و تنوع متغیرهاست؛یعنی از آنجا که طراحی سازمان و سبکهای مدیریت براساس تئوری اقتضایی با تعداد زیادی از متغیرها سروکار دارد به کارگیری آن در عمل،کار ساده و آسانی نیست؛چرا که در محیط کار همه عوامل قابل شناسایی نیستند؛اطلاعات در مورد افراد و روابط فیمابین آنان در یک نظام اجتماعی کامل و تمام نیست؛سازمانها معمولا متشکل از افرادیاند که گاهی اوقات اهداف همسو و سازگار دارند و گاهی در تعارض و تضاد اهداف دست و پا میزنند و بنابراین تدوین یک الگوی اقتضایی برای برخورد با این افراد،تعیین بهترین شیوهء سازماندهی آنها،و ایجاد کارآمدترین شبکه ارتباطی بین آنان،چندان آسان نیست."