خلاصة:
میتوان گفت که شاه اسماعیل اول(930-892 ه.ق./1524-1486م)و درباریان و صوفیان او
ضمن اینکه به تبلیغ شریعت اسلام علاقهمندی نشان میدادند، در بعضی مواقع هم به
لذات دنیوی پرداخته و از تشکیل مجالس غنا و رقص و آواز پرهیز نمیکردند.برای جلب توجه مردم و ادامه نقشههای سیاسی خود و صوفیانشان هیچگاه کاری را
بدون تظاهر به تعصب در راه مذهب نمیکردند.در نتیجه، مشکل است باور کنیم که شاه
اسماعیل اول و دربایان از منکرات صد درصد پرهیز میکردند و به دنبال خوشگذرانی
نبوده و به موسیقی و طرب علاقهمند نبودهاند.در این مقاله سعی شده است تا از یگانه نسخه خطی تاریخ جهانگشای خاقان -که
نویسنده آن مجهول الهویه میباشد-مطالبی از علاقهمندی شاه و درباریانش به موسیقی و
طرب و نکات مهمی را که نویسنده سعی بر آشکار شدن این گونه هنرمندان اردوی شاه دارد،
ارائه گردد.ظاهری در مورد نهی از منکر و عدم استفاده از آلات موسیقی و عیش و نوش و مسکرات
از طرف بنیانگذار سلسله صفویه-شاه اسماعیل اول-گاه مبادرت به انجام اینگونه کارها
مینموده است.در این مقاله همچنین کذب ادعای بعضی از مورخان وابسته درباری، مبنی بر اینکه
شاهان صفوی سعی شان بر این بود که مطابق با شریعت اسلامی حکومت کنند و باعث پیشرفت
اسلام، به خصوص تشیع دوازده امامی باشند، نشان داده میشود.در دربار شاهان صفوی موسیقی و اهل طرب(مذکر و مؤنث)وجود داشتند و هنرمندان
چیرهدست و آگاه از فنون موسیقی هنرشان را در حضور شاه در جشنهای شاهان ارائه
میکردند و عموما مورد توجه شاهان صفوی بودند.هرچند که در بعضی از مواقع از اجرای
هنر آنان جلوگیری میشد، ولی پس از اندک مدتی، دوباره به کار و کوشش خود در گسترش
و تعلیم موسیقی و طرب ادامه میدادند و شاهان صفوی و درباریانشان خود از شاهدان
اینگونه هنرنماییها بودند.
ملخص الجهاز:
"مقدمه با آنکه منابع و مأخذ موجود عصر صفوی-بهخصوص عصر شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب اول-از موسیقیدانان، از مراسم جشن و سرور و لهو و لعب شاهانه شاهان صفوی و پایکوبی رقاصههای هنرمند و مطربان خوش آواز و به کار بردن انواع ساز و نی و چنگ و عود و رباب{O1O}و قانون یاد میکنند(2/ص 95-293 و 12/ص 183)و از اینگونه مراسم به کرات(5/ص 692-473)و آشکارا صحبت میدارند، {O2O}باعث تعجب است که بعضی از مورخان درباری از اینگونه تفریحات شاهانه به وجهی دیگر یاد کرده و مینویسند که شاه جوان صفوی علاقهمند به اینگونه جشن و سرورها و موسیقی نبوده و اهل طرب و مغنیان را وقعی نمیگذارد.
(1/124 الف و 25 الف)و امیر محمود خواندمیر در ذیل حیب السیر(4/120، 75، 73، 71)؛بازرگان و نیزی در سفرنامههای خود(8/ص 203-201)؛اسکندربیک منشی ترکمان در عالم آرای عباسی (2/ص 293)؛میرزا حسنبیک حسینی گنابادی در روضة الصفویه(3/124 ب و 125 الف)، محمد یوسف واله اصفهانی در خلدبرین(14/ص 132)؛ساممیرزا در تحفه سامی (9/ص 135)و بالاخره محمد مترجم(اسپناقچی)در تاریخ انقلاب اسلام بین الخاص و العام(13/ص 599)آشکارا مینویسند که شاه جوان صفوی و همراهان صوفیاش از سال 907 ه.
البته، باید اذعان نمود که شاه اسماعیل به دنبال دریافت نامه اول سلطان حسین بایقرا چنین عملی رامرتکب شده بود و هدفش این بود که از اقدامات توهین آمیز دشمنان شرق ایران جلوگیری کند و اجازه ندهد که سوء استفادههای بعدی از کمتجربگی و جوانی اش بشود."