ملخص الجهاز:
"فرآیندهایی که منتهی به چنین دگرگونیهای بنیادین شده است، طبعا در جهتگیریها و کارکردهای آموزش عالی و محیطهای دانشگاهی نیز تأثیر نهاده، و تغییراتی در اشکال و ساختار آنها پدید آورده است که پارهای از آنها در جدول صفحه بعد نشان داده میشود: روند تغییرات ساختاری در آموزش عالی از چند دهه گذشته {T از به: تعداد دانشجویان(در 1960 13 میلیون نفر) افزایش تقاضای دانشگاهی(در سال 1995 82 میلیون نفر) دانشگاه نخبه پرور تودهای شدن آموزش عالی (Massification) غلبه دانشجویان پسر گسترش حضور زنان در دانشگاه آموزش ادبیات، علوم انسانی، علوم محض و حرفههای آزاد مثل حقوق و پزشکی گسترش آموزشهای فنی، حرفهای و کاربردی مثل علوم ارتباطی و زیست محیطی-تنوع رشتهای، میان رشتهای و فرا رشتهای نقش و کارکرد محدود:(آموزشهای رسمی) تنوع نقش و کارکرد: آموزشهای پارهوقت، کوتاه مدت، آموزش از راه دور و به کمک رسانهها، پژوهش، خدمات ثبات برنامههای درسی سیلان، فرآیندی شدن و قابلیت انعطاف برنامههای آموزشی و پژوهشی(فرآیندهای فرا رشتهای و میان رشتهایL (Interdiciplinary دانشگاه دولتی نقش مؤسسات غیردولتی در سرمایهگذاری آموزش عالی تأمین هزینههای دانشگاه توسط دولت تنوع منابع مالی و خودگردانی دانشگاهها از طریق ارائه خدمات و تحقیقات به مؤسسات دولتی و غیردولتی برنامهریزی متمرکز و غیرقابل انعطاف آموزشی محلی و منطقهای شدن برنامهریزی درسی و عدم تمرکز آن برنامههای درسی موضوع محور فرآیندهای آموزشی و پژوهشی مسألهنگر (Problem-Oriented) فعالیتهای علمی بسته، محدود و جداگانه ارتباطات علمی با استفاده از فنآوریهای ارتباطی جدید و نظام نوین دانش رسانی مشارکت لحظه به لحظه در شبکه تعاملی پژوهشهای جهانی دانشگاه درونگرا در خود دانشگاه برونگرا و پاسخگو به محیط(ارتباط با صنعت، خدمات، رسانهها و..."