ملخص الجهاز:
"از فرمان کبیر یا ماگناکار تا 5121 میلادی و منشور حقوق 9821 میلادی و ادعای حقوق 8261 میلادی و رنسانس اروپا که هرکدام سهم ارزندهای در پیدایش حقوق بشر جدید داشتهاند صرفنظر نمائیم تاریخ پیدایش حقوق بشر اروپائی را میتوان قرن هفدهم میلادی منظور داشت و مرکز ظهور آن هم جزائر بریتانیا می- باشد بدین توضیح که کشور انگلیس که در زمان سلطنت تئودور که آخرین پادشاه این سلسله الیزابت اول بود در قرن شانزدهم در امور اروپا بطور مؤثر دخالت میکرد در سالهای سه چهارم اولیه قرن هفدهم و در زمان سلطنت سلسله استوراتها در اثر اختلافات داخلی که منشأ آنها مسائل مذهبی و سیاسی بود نتوانست به پیشرفتی نائل آید و پادشاهان آن زمان پیوسته درصدد بودند بر قدرت مطلقه خود بیفزایند در صورتیکه مردم کوشش میکردند آزادیهای بدست آمده قدیمی آنها حفظ شود و در نتیجه این اختلافات و منازعات ملت با ژاک اول و شارل اول در نیمه اول قرن هفدهم نتیجه آن اختلافات مسلحانه منجر به انقلاب سال 8461 گردید که شارل اول اعدام شد و رژیم سلطنتی از میان رفت و حکومت دیکتاتوری ولی بظاهر جمهوری کرومول پیدا شد ولی مردم انگلیس خیلی زود از حکومت جمهوری ناراضی شدند و دو سال بعد از مرگ کرومول که در سال 8561 واقع شد بار دیگر به استوارتها رو آوردند و شارل دوم را در سال 0661 به سلطنت برداشتند ولی اختلافات ملت و پادشاه بار دیگر شروع و بالاخره در زمان ژاک دوم ملت فائق شد و در سال 8861 او را از سلطنت خلع و همه افراد سلسله استوارتها را از انگلیس بیرون کردند و بجای ژاک دوم گیوم دواورانژ را که داماد ژاک بود و بنام گیوم سوم نامیده شد اول وادار نمودند که اعلام نامه حقوق مردم را قبول و اجرای آنرا تعهد نماید و سپس او را به پادشاهی برگزیدند."