ملخص الجهاز:
"صرفنظر از چاپهای زیاد آثار مولوی در شبه قاره1و شرحهای متنوع مثنوی بزبانهای فارسی و اردو و غیره،ایده جهانی عشق مولوی در ادبیات شبه قاره بسیار مؤثر شده،و افکار جالب او پیرامون جبر و اختیار،توکل،جهاد بالنفس و وحدت شهود(علی الرغم وحدت وجود ابن عربی،و معنی اصطلاح اولی اینست که کاینات جلوه ذات خالق استاز ذات احد جداست)و غیره چشمگیر و شایان توجه بوده است.
5میرزا عبدالقادر بیدل عظیم آبادی دهلوی (م 3311 هـ)از شاعران بزرگ شبه قاره به مولوی و افکار او خیلی علاقهمند بوده و در اشعار بویژه در غزلیات خود،از غزلیات دیوان شمس استقبال کردهاست دروس مثنوی و شرحهای متأخران در قرن سیزدهم هجری/نوزدهم میلادی دروس مثنوی بوسیله علمای شبه قاره بطور متناوب در نقاط مختلف این سامان آغاز گردید و این روش هنوز هم ادامه دارد که طبق آن غیر از مثنوی خوانی و شرح اشعار مولانا بوسیله رادیو و تلویزیون بویژه در پاکستان،دروس خصوصی مثنوی جریان دارد.
از وصایای او برای جوانان شبه قاره و جهان اسلام یکی این است که دست مولوی را محکم بگیرند و از ظاهر به باطن رو نموده،از کلام او رقص روح یاد بگیردند: شرح او کردند و او را کس ندید معنی او چون غزال از ما رمید رقص تن از حرف او آموختند چشم را از رقص جان بردوختند رقص تن در گردش آرد خاک را رقص جان برهم زند افلاک را علم و حکم از رقص جان آید بدست هم زمین هم آسمان آید بدست فرد از وی صاحب جذب کلیم ملت از وی وارث ملک عظیم توضیحات اقبال از رومی در شبه قاره بسیار مؤثر واقع شده و درپی آن تحقیقات دانشگاهی و آزاد از هنر و اندیشه مولوی گسترش پیدا نموده و در ادبیات هند و پاکستان بطور کلی مطالعه مولوی زیاد گردیده است."