خلاصة:
در سدهء نوزدهم دولت انگلیس برای ادارهء امور خلیج فارس کنترل کرانههای جنوبی آن را در دست گرفت. پس از مدتی جزایر ایرانی خلیج فارس یکی پس از دیگری به اشغال انگلیس درآمد.انگلیسیها در آنها انبار آذوقه و سوخت و مهمات و ایستگاههای تلگراف ساختند و بر راههای دریایی نزدیک به آن جزایر نظارت میکردند.سرانجام کار به جایی رسید که مالکیت ایران بر آن جزایر را انکار کردند.در این میان سه جزیرهء تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی ماجرای خاص خود ر پیدا کردند.در این مقاله شش سند از کتاب محمد علی خان سدید السلطنهء کبابی در اثبات حاکمیت ایران بر این سه جزیره آورده شده است.در این اسناد که به زبان عربی است،شیوخ عرب و یا اعراب منطقه به حقانیت حاکمیت ایران بر این جزایر شهادت میدهند.
ملخص الجهاز:
"[2] شیخ حسن محمد عبد الله معینی نگاشته: نعم اشهد بالله بانی اطلعت علی ورقة المکاتبة فیما بین سعید بن قضیب حاکم لنجه و الشیخ سلطان بن صقر حاکم القواسم علی ان جزائر سری و طنب و نابیو و بوموسی لحاکم لنجه و جزیره ابوموسی تکون اطرافین یرعون اغنامهم و خیلهم فی ابوموسی و لما اراد سالم بن سلطان بن صقر السکون فی جزیره ابوموسی تعرضه الشیخ یوسف حاکم لنجه و منعه و توجه سالم بن سلطان بن صقر ابو شهر و یرجع علی الحکم البالیوز انکریز و سکن ابوموسی و قبل هذی ما کان احد یسکن الجزیره و الله خیر الشاهدین.
[2] شیخ حسن محمد عبد الله نگاشته آری گواهی میدهم که من از ورقهء مکاتبه میان سعید بن قضیب حاکم لنگه و شیخ سلطان بن صقر حاکم قواسم آگاه هستم به اینکه جزایر سری و طنب و نابیو و بوموسی متعلق به حاکم لنگه است و جزیرهء بوموسی برای چرانیدن گوسفندان دو طرف بوده و چون سالم بن سلطان بن صقر ساکن در جزیرهء ابوموسی شد،شیخ یوسف حاکم بندر لنگه به او اعتراض کرد و مانع از سکونت او در آن جزیره شد و سالم بن سلطان بن صقر به بوشهر رفت و به بالیوز انگلیس در بوشهر شکایت برد و به بوموسی برگشت و پیش از آن کسی در جزیرهء بوموسی سکونت نداشت."