ملخص الجهاز:
"ضربههای تکاندهندهای که بر ویرجینیا وولف وارد آمده از این قرارند: زورگوییهای پدر خشکه مقدساش،لسلی استفن؛نوازشهای گزنده تجاوزگونه داکورتها،نابرادریهایش از ازدواج اول مادرش؛مرگ برادر کوچک جوان و دوست داشتنیاش،توبی،که به تیفوئید مبتلا شد،سپس مرگ جولین خواهرزادهاش که در جنگ از میان رفت؛و مرگ مادر-چگونه میتوان منکر شد که این رویدادها سرچشمه بحرانهای افسردگیهای خودکشیآور او نبودهاند و هرگز از تکه پاره کردن وجود او باز نایستادهاند؟در مقابل این فرسایش هویت که نتیجه بدبیاری و کار زمانه بوده است،تنها راه ارضای او توسل به نوستالژی عمیقی است به نوعی یگانگی ناممکن(بجز در مرگ).
نگاه دیگران در نگاه او به خود نفوذ میکند-شخصیتهای ویرجینیا وولف اینچنین دست نیافتنی میزیند،همانطور که هویت شخصی،برای خودش دست نیافتنی است.
همچنین آنچه غالبا در تأیید خوشبختی از قلم ویرجینیا وولف میتراود ما را شکاک میکند-قطعا این تأییدها ثمرهء یک فرامن است که به او فرمان میدهد خود را متمایز و برتر تصور کند(او شوهر دارد،مشهور است،دوستانی دارد،مریدانی و کسانی که او را تحسین میکنند؛و محتاج نیست)."