ملخص الجهاز:
"در خصوص علل و ابعاد مختلف این اقدام عربستان سعودی،در مقطع زمانی خاص، نظریات مختلفی از جانب صاحبنظران اقتصادی و سیاسی ابراز شده است: -بعضی از ناظران اعتقاد دارند که نفت عربستان سعودی با وجود ذخایر عظیم ثابت شدهء آن(قریب 170 میلیارد بشکه)،با تولید کنونی تا 150 سال دیگر میتواند برای آن کشور منبع تأمین درآمد باشد(در صورتی که هزینهء استخراج بیش از بهای آن در بازار نباشد).
لازم به توضیح است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تنزل تولید و صدور نفت ایران به بازار،عربستان سعودی از فرصت استفاده نموده(و یا به نظر بعضی، برای حفظ بازار کشورهای عضو اوپک)تولید خود را تا حدود 9 تا 10 میلیون بشکه در روز افزایش داد؛به طوری که با احتساب افزایش بهای نفت و چند برابر شدن افزایش تولید، عربستان سعودی در سال 1980 به درآمدی بیش از 100 میلیارد دلار دست یافت.
آنچه مسلم است،دولتهای کشورهای عربی حوزهء خلیج فارس عموما و عربستان سعودی و کویت خصوصا،به علت اوضاع داخلی کشورهای خود-ناشی از عدم برخورداری از حمایت ملتهایشان-و همچنین نگرانی از گسترش نارضاییها و بروز بحرانهای سیاسی از طریق یک نهضت اسلامی،از موجودیت جمهوری اسلامی ایران سخت بیمناک هستند؛لیکن این موضوع قابل بررسی است که چرا دولت عربستان سعودی در سالهای قبل دست به چنین اقدامی نزده است؟ بدیهی است که عربستان سعودی اجرای سیاستهای خود در زمینهء نفت را هماهنگ با نظرات دول صنعتی،خصوصا کمپانیهای نفتی آمریکایی که عهدهدار امور استخراج و صدور نفت در آن کشور هستند،انجام میدهد و شرکتهای مذکور نیز براساس مندرجات اساسنامهء،آژانس بین المللی انرژی مشورتهای لازم را با دول متبوع خود و سایر دول عضو به عمل میآورند."