ملخص الجهاز:
"با توجه به اینکه در کتاب«وا»برابر«باز»در فارسی ادبی و«ب»آغازی برابر«W»فارسی میانه(«گ»فارسی نو)است بنا بر این واژه وابراسته برابر«باز ویراسته»(پهلوی:ab·z wir·stag)است که به معنی«بازآرایی، ترتیب و تنظیم مجدد»است و این معنی با«اخذنا»در آیه مورد نظر نیز مناسبت دارد.
در برخی گویشهای جنوب خراسان از جمله افضلآباد، نیز این صورت کاربرد زیاد دارد و بسیاری از ترکیبهای کتاب را در این گویش به صورت زنده و فعال میتوان دید؛از جمله، واپوشیدن:«پوشیدن، پوشاندن»به همین معنی و به صورت v· pusida کاربرد دارد؛علاوه بر معنی یاد شده اختصاصا به معنی«سقف زدن»نیز به کار میرود، xonar v· pusidan:«خانه را پوشیدند، سقف اتاق رازدند»؛v· basta: «وابستن، گوسفند یا بزی را برای پروار کردن در خانه نگهداشتن»؛v· dida:«وادیدن، چیز گمشدهای را پیدا کردن»؛v· seporda:«واسپردن، سفارش کردن»؛v· xarida: «واخریدن، خریدن»؛v· xonda:«واخواندن، دعوت کردن، خواندن»؛v· borda: «وابردن، آرد را رشته کردن، پول کسی را در قمار بردن»؛v· ham monesta:«واهم مانستن، به هم شبیه بودن»و از این گونه است واپس گشتن؛واگشتن؛وایاد آمدن؛ واپیش بردن؛وارسیدن، واایستادن و...
3. کاربرد این شیوه فعل متعدی در متنهای فارسی میانه یکسان نیست، صورتهایی مانند xwarenidan:«خورانیدن»؛dawenidan:«دوانیدن»؛payd·genidan:«آشکار کردن»در غالب متنها به کار میرود اما متن پهلوی«گزیدههای زاد سپرم»در کاربرد این گونه مصدرها از دیگر آثار ممتاز است.
در متنهای فارسی میانه نیز این مورد کاربرد داشته است؛از جمله در زند بهمن یسن بارها به کار رفته است guft - is ohrmazd در برابر اوستایی:؛به زند بهمن یسن (یاد شده در یادداشت شماره 11)، ص 3، 7، 10، 12 و..."