ملخص الجهاز:
"با اینکه تأثیرپذیری سعدی از نهج البلاغه بیشتر به صورت ضمنی و معنوی است، اما شاید بتوان گفت که کمتر شاعر و نویسندهیی، با این توسع، به اثر گرانقدر حضرت علی(ع)راه برده و اشتراک اندیشه خود را با آن، اینچنین هنرمندانه به تصویر کشیده است.
و سعدی در گلستان(1368:ص 50)میسراید: گر کسی وصف او ز من پرسد بیدل از بینشان چه گوید باز عاشقان کشتگان معشوقاند برنیاید ز کشتگان آواز و در یکی از غزلیات(1366:ص 543)میگوید: سعدی آن نیست که در خورد تو گوید سخنی آنچه در وسع خودم در دهن آمد گفتم همانگونه که میبینیم، کلام حضرت با قرینههای موازی و موزون، در جای جای عبارت نهج البلاغه بسیار دلانگیز و هنری شده است؛که البته کلام دلنشین سعدی نیز به برکت تأثیرپذیری از سخن دوست، گوشنواز و شنیدنی است.
و سعدی در گلستان(1368:ص 162 چنین میگوید: مرد درویش که بار ستم فاقه کشید به در مرگ همانا که سبکبار آید وانکه در دولت و در نعمت و آسانی زیست مردنش زین همه شک نیست که دشوار آید و در بوستان(1363:ص 61)فرموده است: مگو جاهی از سلطنت بیش نیست که ایمنتر از ملک درویش نیست سبکبار مردم، سبکتر روند حق این است و صاحبدلان بشنوند در خطبه 24(ص 24)حضرت میفرماید: «فاتقو الله عباد الله و فروا إلی الله من الله.
تنها به ذکر این نکته اکتفا میکنیم که سرسپردگی سعدی به زبان که او در آن«استاد» دانستهاند (3) از یک سو، و دلبستگی به میراث مشترک اندیشه و عشق یعنی نهج البلاغه از سوی دیگر، ذهن هنرمند شاعر را بر آن داشته است که در حرکت خلاق خود، از رسوبات ناخودآگاهی خویش بهره برگیرد و رابطه مکتوم میان کلام علی(ع)و سخن خود را در آفاق هنری شعر و شعور خویش به تماشا بگذارد."