خلاصة:
هدف ما از این تحقیق تعیین میزان شایستگیهای کانونی در بین دانشجویان بوده
است.با بررسی موضوع و مصاحبه با مدیران واحدهای صنعتی، فهرستی از ویژگیهایی که باید
دانشجویان آموزش عالی درهمه رشتهها دارا باشند، به عنوان«شایستگیهای کانونی» تعیین
شد.این تحقیق از نظر روششناسی از نوع پیمایش 2 بوده و برای جمع دادههای آن از
تکنیک پرسشنامه استفاده شده است.جامعه آماری آن دانشجویان سال آخر رشتههای فنی و
مهندسی و علوم انسانی دانشگاههای صنعتی شریف، تهران و مازندران در سال 1379 بوهاند
و در نمونهگیری از روش طبقهبندی متناسب استفاده و حجم نمونه با فرمول کوکران
محاسبه شده است.پس از نمونهگیری و جمعآوری اطلاعات، میزان تسلط دانشجویان بر هر
یک از شایستگیهای کانونی، بر حسب نمرههای کسب شده، تعیین شده است.در زمینه هر
شایستگی، نمرههای دانشجویان بر حسب متغیر جنس، سن، نوع دیپلم تحصیلی، نوع رشته
تحصیلی در دانشگاه، معدل تحصیلی، اشتغال یا عدم اشتغال در دوران تحصیلی، نوع
اشتغال، طبقه اجتماعی و محل تحصیل مورد مقایسه قرار گرفته و تفاوتهای معنادار
نمرههای شایستگیها در زمینه هر متغیر مشخص شده است.مهمترین متغیرهای که سبب
تفاوت معنادار در میزان شایستگیهای دانشجویان شدهاند، معلوم شده است.در نهایت
میزان شایستگیهای کانونی دانشجویان سه دانشگاه ایران ارزیابی شده است.
ملخص الجهاز:
"12)داشتن انتظارات شغلی معقول:تحلیل مصاحبههای مدیران ما را به این نتیجه رساند که اغلب مدیران تأکید داشتهاند که افراد باید در ابتدای حضور خود در محیط کار انتظارهای اندکی داشته باشند و صرفا برای کسب تجربه در محیط کاری فعالیت کنند و به قابلیتهای بالا دست یابند.
در شرایطی که 52 درصد دانشجویان خود را در زمینه این شایستگی، ضعیف و خیلی ضعیف دانستهاند، چگونه میتوان انتظار داشت که بتواند انتظارهای کارفرمایان را برآوردهسازند و در دنیایی که جهان کار وبالاخص صنعت متکی به اطلاعات روزآمد است، بتوانند کیفیت کار مناسب و پویایی درخور داشته باشند.
حال وقتی ضعیفترین شاخص پاسخ دانشجویان، همین شاخص مشارکت در کار پژوهشی است، آیا معنی آن چیزی بیش از عدم پرورش برخی از اساسیترین قابلیتهای در نظر گرفته شده برای آموزش عالی است؟ 3)میانگین نمره کل نمونه در زمینه شایستگی«توانایی برنامهریزی وسازماندهی فعالیتهای شخصی»16 22(3 و 63 درصد کل نمره)و با انحراف استاندارد 14 و 5 نمره بوده است.
این پژوهش نشان میدهد که باید به ابعاد روحی و ذهنی دانشجویان بیشتر توجه کند و شرایطی را فراهم کرد که بتواند به فهم فرهنگی درستی از جامعه ایرانی دست یابند تا بتواند از این فهم برای اندیشیدن به مشکلات درونی و انگیزه استفاده کنند.
در میان شاخصهایی که برای بررسی این شایستگی مورد استفاده قرار گرفتهاند، بدترین وضعیت متعلق به شاخص شماره 3(میزان آشنایی با قانون کار جمهوری اسلامی ایران)است."