نقد و بحث: کتاب مجمل التواریخ و القصص تصحیح شادروان استاد ملک الشعراء بهار مقدمة ومراجعة

"صفحه 274 سطر 22 شمارهء 3 مصحح را در اینجا خبط و خلط و قطع و وصل و تصحیف و تحریف عجیبی دست داده است زیرا: صاحب قاموس می‌خواهد کلمهء جلیلة را معنی کند و آن شتری است که‌ یک شکم(یک‌بار)زائید باشد،سپس به معنی دیگر جلیلة می‌پردازد که درخت خرمای بزرگ و پربار است،بعد می‌گوید جمع جلیلة، جلال می‌باشد. با این عبارات معنی جلیلة تمام می‌شود و صاحب قاموس به بیان کلمهء دیگر می‌پردازد،بنابراین مصحح آغاز مطلب یعنی شرح کلمهء جلیلة را حذف کرده است و با قطع رابطهء آن با تتمهء سخن،کلمه‌ای را آغاز کرده است که وسط مطلب است،تازه در این کلمه نیز تصحیف کرده و آن کلمه را که النخلة یعنی درخت خرما باشد التجلة خوانده است که‌ هیچ معنی ندارد و الکثیرة الحمل یعنی پربار را که صفت النخلة است‌ از وسط به دو نیم کرده است و الحمل را از آن انداخته است سپس‌ جمع جلیلة را که جلال به کسر جیم و پایان شرح کلمه است با کلمهء دیگر پیوند داده است و جلولاء را که کلمه‌ای جدا و با کلمهء جلیله فاقد ارتباط است به دنبال جلال آورده و آنرا نیز جمع جلیلة پنداشته است‌ و به پندار خود کلمهء جلولاء را که نام دیه و قریه‌ایست در بغداد و نزدیک خانقین به مسافت یک مرحله و در متن کتاب از آن نام برده شده‌ است تفسیر کرده است."