ملخص الجهاز:
") حال اگر تفصیل فی ما بین اطلاقات و حدود ولایت بشرحی که گذشت مورد لحاظ و دقت واقع شود،دیگر دوگانگی قول و فعل صوفیه یعنی در عین اعتقاد به ولایت علی علیه- السلام،التزام بولایت و خلافت ظاهری و عدم تبعیت از فقه اهل بیت در مظنه تعجب و انکار واقع نخواهد شد،و معلوم خواهد شد که چهگونه حضرات عقائد قلبی و تربیت باطنی را از اعمال ظاهری و احکام تکلیفی و وضعی شرعی مجزی کرده و برای هریک از آنها،امام و پیشوایی جداگانه و لازم الاتباع در نظر گرفتهاند،با این حال دیگر جای تعجب برای مصنف علامه نیز از اقوال و کلمات ابن عربی باقی نخواهد ماند و همینطور از اقوال متناقض عرفای دیگر رفع تعارض خواهد شد و همچنین دانسته میشود که افرادی از قبیل شیخ عزیز نسفی(که مؤلف محقق او را شیعیمذهب پنداشتهاند)از همین طبقه و دسته از عارفان است نه شیعی اثنا عشری جعفری مذهب،باز هم دلیل دیگری در اعتقاد عرفاء و متصوفه به چنین ولایتی تفکیکی،این است که جمیع طوائف آنان از سنی مذهب و شیعی مذهب بشرحی که درکتب رجال و طریق اسناد مشایخشان مذکور است،خرقه ارشاد خلق الله و احراز ولایت(جزئیه مقیده)خود را پشت به پشت بر حسب ادعاء به دست و اجازه علی علیه السلام متصل میدانند و خویش را تربیتیافتهء آن پیشوای عظیم در تخلق به اخلاق الهی و اتصال به کمال نامتناهی میشمارند،و اینکه بعض از قدماء خرقهء و مسند یکی از سلاسل متصوفه را به ابوبکر صدیق میرسانند،سلسهء اسناد و طریق درایی صحیح ندارد و پیداست که برای دفع احتمال(کمبود)در مقامات باطنی صدیق ساخته شده است تا اگر احتجاج به اولویت محتاج بمرتبهای از ولایت بوده باشد او را نیز در این مرتبه(و لو بکمترین رتبه)تالی ولی کامل شناخته باشند،غافل از اینکه همین تفرد و وحدت و قول برخلاف جمهور و جماعت خود بخود مکذب این دعوی و حاکی از جعل آن برای مقابله و جدل است..."