خلاصة:
سکانداری خوب انگارهای است که طرفداران و منتقدان زیاد دارد.این واژه از اواخر دههء 1980 رواج یافت.به هرحال تعریف و توصیف روشنی نه از سکانداری خوب و نه حتی از سکانداری وجود دارد.گرچه دربارهء خصوصیات آن نیز اتفاق نظر مشاهده نمیشود،میتوان هشت خصوصیت را برای سکانداری خوب درنظر گرفت:مشارکت،پاسخگو بودن،شفافیت،حکومت قانون،حساسیت نسبت به نیازهای مردم،جهتگیری بهسوی اجماع،منصفانه و دربرگیرنده بودن، مؤثر و کارا بودن.تحقق این هشت خصوصیت فساد را به حداقل میرساند.اما تحقق سکانداری خوب و الگوی مناسب آن با مشکلاتی روبهرو است.
ملخص الجهاز:
"1. سکانداری هرچند سکانداری مفهومی جدید نیست و به اندازهء تمدن انسان قدمت دارد در دوران معاصر جدائی مالکیت از کنترل در شرکتهای بزرگ نیاز به سکانداری مبتنی بر تعاون را به (1)این واژه بهعنوان معادل Governance ارائه شده است که به معناهای آزادی هدایت،ابزارهای گوناگون مورد استفاده برای شکل دادن به جامعه در جهت یک هدف مطلوب،همچنین کنش،واقعیت یا شیوهء ادارهء امور تعریف شده است که صرفا حکومتها آن را انجام نمیدهند.
بهطورکلی در توصیفها و تعریفهای نهادهای بینالمللی دربارهء سکانداری درواقع به نقشی توجه میگردد که مت در جامعه ایفا مینماید و از نقش عناصری غیرحکومتی یا مانند آنچه بانک جهانی گفته اثری مشاهده نمیشود یا حداکثر مانند تعریف برنامهء عمران ملل متحد اشارهای مبهم دیده میشود و یا مانند آنچه شورای اقتصادی اجتماعی مللمتحد برای منطقهء آسیا و اقیانوسیه در سال 2007 بیان میکند و سکانداری را فرایند تصمیمگیری و اجرا یا عدم اجرای تصمیمها میداند به قدری کلی و مبهم است که معلوم نیست طرفهای این رابطه چه کسانی هستند و چه نسبت و تناسبی با یکدیگر دارند.
17) بههمین دلیل،کمیسیون حقوق بشر در قطعنامههای 65 و 70 به ترتیب در سالهای 2003 و 2004 و همچنین دبیرکل ملل متحد در سال 2005 متذکر میشوند عملکردهای سکانداری خوب لزوما طبق وضعیت خاص و نیازهای جوامع مختلف تفاوت میکدن و مسئولیت تعیین و اجرای چنین عملکردهائی بر پایهء شفافیت و پاسخگو بودن و برای ایجاد و حفظ یک محیط سودمند که بهرهمندی از همهء حقوق بشر در سطح ملی را امکانپذیر سازد بر عهدهء دولت مربوط است."