ملخص الجهاز:
"به اعتقاد من اگر مدرنیسم بسیار سطحی رضاشاه و محمد رضا شاه نبود،امواجبنیادگرایی در ایران رشد نمیکرد و اگر در شرایط کنونی نیز با برخی عناصر هویتی کهبه هرحال بخشی از زندگی مردم است؛رویارویی شود و با این عناصر از در ستیزدرآیند و یک هویت ضد مدرن را بر اساس بعضی تصویرسازیها در مورد یک دشمنو یک«دیگری»ضد آرمانی ترسیم میشود ادامه یابد،اگر چه ممکن است در شرایطی وتا حدی موجب انسجام در داخل شود،ولی نهایتا جامعهی ما را از درون چند پارهمیکند؛زیرا ساختن یک چنین هویت بومی غیر ستیز یا مدرن ستیز در ایران عملاامکانپذیر و قابل دستیابی نیست و طرح آن صرفا برای بعضی حرکتهای مقطعیامکانپذیر است؛ولی در درازمدت جز اینکه جامعه را دچار یک نوع تنش هویتی بکندهیچ نتیجهای نخواهد داشت کما اینکه در حال حاضر علائم آن را در میان بخشهاییاز جامعه میبینیم.
منصوری:یک مسألهای در ذهن من ایجاد شده است و آن اینکه شما با آوردن اینمثال،وجود رفتارهای متناقض در جامعهی ایران را نشانهی تشویش در نظر و اندیشهدانستهاید؛اما چرا وجود رفتارها و عملهای متناقض در غرب را نشانهی تشویش درمدرنیته ندانستید؟ غنینژاد:نه،من میخواهم بگویم که سعی میکنم گزارشی که از مدرنیته به شماارایه میکنم منسجم باشد و اگر ادعا میکنیم راجع به اندیشهی مدرن حرف میزنیم،حداقل یک قاعدهاش را رعایت کنیم که خیلی هم مهم است."