خلاصة:
این مقاله بهبررسی ظرفیت مالیاتی ایران و مقایسه آن با 14 کشور در حال توسعه منتخب، شامل کشورهای اردن، الجزایر، مالزی، کنگو، نیکاراگوئه، هند، پاکستان، سریلانکا، پاراگوئه، تونس، پرو، ونزوئلا، فیلیپین و آفریقای جنوبی، میپردازد. در این راستا، الگوی نسبت مالیاتی تدوین و با بهکارگیری روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط (SUR) و با استفاده از دادههای پانل برای دوره (2002-1994) برآورد شده است. نتایج نشان می دهد که بین نسبت مالیاتی و سهم ارزش افزوده بخشهای صنعت، خدمات و تجارت خارجی از تولید ناخالص داخلی رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد. اما سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی و نسبت قرض های خارجی به GDP و نرخ تورم، بر نسبت مالیاتی تأثیر منفی دارد. در مرحله بعد، با استفاده از نتایج حاصل از برآورد الگوی نسبت مالیاتی، تلاش مالیاتی برای کشورهای مورد بررسی محاسبه شده است. نتایج حاکی از این است که تلاش مالیاتی در ایران دارای پایین ترین رتبه در میان 15 کشور مورد مطالعه است. با توجه بهنتایج، ملاحظه میشود که ظرفیت های مالیاتی بلااستفاده در ایران وجود دارند و لازم است سیاست مناسب بهمنظور افزایش تلاش مالیاتی کشور اتخاذ شود.
This paper aims at comparing tax effort in Iran with that of 14 developing countries including Jordan، Algeria، Malaysia، Congo، Nicaragua، India، Sri Lanka، Paraguay، Tunisia، Peru، Venezuela، Philippine، and South Africa. A tax ratio model is developed for this purpose. Seemingly Unrelated Regression (SUR) method and panel data for 1994-2002 periods are utilized to estimate the model. The results indicate that the tax ratio is positively affected by the shares of industry، service and foreign sector value added in GDP. However، we found that the ratio of foreign debt to GDP، the share of agricultural value added in GDP and inflation rate have negative impacts on the tax ratio. Estimated tax shares are then used to calculate tax effort for the sample of countries under investigation. The results indicate that Iran has the least tax effort as compared with other countries under investigation. This implies that there is substantial room for improvement in tax effort in this country.
ملخص الجهاز:
در نمودار (1)، میانگین حداقل و حداكثر پنج سالة نسبت مالیاتی کشور ایران به همراه میانگین حداقل و به تصویر صفحه مراجعه شود نمودار 1- ميانگين حداقل و حداكثر نسبت مالياتي گروه كشورها و ايران مأخذ: تهیه شده توسط محققان با استفاده از آمارهای بانک جهانی (World Development Indicators, World Bank Data Base) حداکثر مناطق مختلف جهان ترسیم شده است.
به تصویر صفحه مراجعه شود نمودار 3- نمودار ميانگين، حداقل و حداكثر نسبت مالياتي در 4 گروه درآمدي كشورها و ايران 02-1998 مأخذ: تهیه شده توسط محققان با استفاده از آمارهای بانک جهانی (World Development Indicators, World Bank Data Base) همانطور كه مشاهده ميشود، در این نمودار نیز همانند نمودار (1)، میانگین و حداكثر نسبت مالیاتی در ایران نسبت به تمامی گروههاي درآمدي کمتر است.
بر مبناي مطالعات انجام شده فرض ميشود كه سهم ماليات از توليد ناخالص داخلي يا همان "نسبت مالياتي حقيقي" تابعي است از "نسبت مالياتي مطلوب" ، سهم بخش كشاورزي از توليد ناخالص داخلي ، سهم بخش خدمات از توليد ناخالص داخلي ، سهم بخش صنعت (كارخانهاي) از توليد ناخالص داخلي ، سهم بخش خارجي از توليد ناخالص داخلي كه عبارت است از مجموع صادرات x و واردات M از توليد ناخالص داخلي ، سهم جمعيت شهري از كل جمعيت و تورم است، بهعبارت ديگر، تابع نسبت مالياتي حقيقي عبارتست از: به تصویر صفحه مراجعه شود انتظار اين است كه در كشورهاي در حال توسعه، رابطهاي منفي ميان سهم بخش كشاورزي از درآمد و نسبت مالياتي برقرار باشد.