ملخص الجهاز:
"سیاوش مطهری چه شیونیست....
بلند قامت بادا!دریچه کوتاه است که پردههای مرا بینصیب میداری بیا و پایان ده این وحشت مکرر را بگو که رستم کرباسی ز روی سینهی سهراب خود بلند شود و پای شیر بشوید زبان خنجر را که رخشهای اجاری درین ظلام صبور به؟؟؟بیمدد نخواهد کرد.
بلند گیسو باران!حقارت این خاک تر از بارش باغ آفرین پشیمان کرد؟ بیا ببار!
بیا و ذوق حسودان دشت را بشکن چه چشمها که ترا انتظار میدارند سکوی خانهی ما شاهد شکیبائیست سکو تجسم روح امید، انتظار، تنهائیست سکو تجسم روح صبور ایوبیست.
چه شیونیست درین اندرونی بیرمد چه ظلمتیست درین شب،درین شب دمسرد سطبر باز و مردا!
تو در کدام نهان فالج زمینگیری؟ درین غرابت تاریخی تو پهلوان شهید کدام اساطیری؟ گذشت...
گذشت و میجوئیم کسی که سیمایش هزار لرزه بر آئینههای آب انداخت کنون در آنطرف کارخانهها مردهست کسی که نشئهء این پردههای ساتر را باعتبار توانش باضطراب انداخت کنون در آنطرف کارخانهها مردهست"