خورشید گرفت و رنگ مجنون شد . . . أخبار وتقارير

"واپسین نمایشگاه محمد حسین ماهر اگرچه با این نشانه‌ها پیوند خورده‌ اما نشانه‌ای بزرگ‌تر در آن‌ها دیده می‌شود،زوال آدمی و چهره‌ی او در روزگار حاضر،تابلوهای ماهر،هیچ یک عنوان ندارد. می‌توانم به هسته‌های خرما توی دست‌زنان جنوبی اشاره کنم که یک موتیف عمده در تابلوها بود حالا در این نمایشگاه همان هسته‌ها،بیان درونی‌تری یافته‌اند. محمد حسین ماهر:همه‌ی این تابلوها در یک مکان کارگاهی شکل گرفته‌اند. این ابزارها و تکنیک‌ها را می‌توان با خود به هرجا و مکان برد اما اگر آن اتفاقی که باید بیفتد،نیفتد؛چه‌ حاصلی دارد؟یکی از همین تابلوها از مکانی درگذشته آمده،یک نفر دارد کتاب‌ می‌خواند در زمینه‌ی قرمز،هول و هراس این تابلو مدت‌ها با من بود. فرم خودش را پیدا کرده بود[اشاره می‌کند به یکی دیگر از تابلوها] در این‌جا،رنگ‌ها آن‌قدر به هم نزدیکند که نامش را گذاشته‌ام نوزادی رنگ‌ها. [اشاره می‌کند به‌ یکی از تابلوها و ادامه می‌دهد:] این تابلو،آن روز به وجود آمد که خورشید گرفتگی بود و مردم نگاه می‌کردند به آسمان، هر کدام از جایی."