ملخص الجهاز:
"چون دانشکده را صنعت نفت اداره میکرد مثل الآن و توی آن گزارش گفته بود که آقای تندگویان از دانشآموختگان این دانشکده هست که در پالایشگاه تهران کار میکند و این سندش هست و هر چند گاه برای تقویت انجمن اسلامی و نابودی دانشکدهء نفت آبادان به آبادان سفر کرده و در آنجا درگیری ایجاد میکند و بلافاصله دکتر اقبال هم دستور داد که پرونده وی را به ساواک بفرستند و او را اخراج کنند.
موقعی که آقای بازرگان و آقای هاشمی رفتند برای سروسامان دادن به اعتصابات چون اعتصاب شد مردم سوخت نداشتند)امام فرمودند که برای مصرف داخلی کارگران تولید کنند،از طرفی کارگران هم اعتماد نداشتند بنابراین یک تیمی از طرف امام مأمور شد که شامل بازرگان و هاشمی بود و یک تیمی هم شامل دکتر باهنر و دکتر شهابی برای راهاندازی صنایع،من را هم صدا زدند به عنوان رابط بین پالایشگاهها چون اینها به مدیریت نفت اعتماد نداشتند و از همان موقع ماندم آن مقوع مدیر کارخانهء بوتان بودم)انقلاب که پیروز شد،در سال 1358 حضرت امام ره)یک روز من را صدا زدند و فرمودند:ما از ناحیهء نفت توانستیم در انقلاب پیروز شویم و نگرانیم که از این ناحیه سربلند بیرون نیاییم و من میخواهم شما بروید و به کلیه تشکیلات نفت سر (تصویرتصویر) خیلی با تواضع و ساده بود،به طوریکه کارگر کارخانه راحت مینشست و با ایشان صحبت میکرد."