ملخص الجهاز:
"امروز میتوان واقعه کربلا را از روی خطبههای امام واهل بیت (علیهم السلام) که در مکه و بین راه حجاز و عراق و کربلاو کوفه و شام و مدینه ایراد کردهاند و از روی سخنانی که درپاسخ پرسشهای این و آن گفتهاند و از روی رجزهایی که خود امامو اصحاب او روز عاشورا در مقابل دشمن خواندهاند و در مآخذمعتبر ثبت و ضبط شده است و از روی نامههایی که میان امام ومردم کوفه و بصره رد و بدل شده و نامهای که یزید به ابن زیادنوشته و نامههایی که ابن زیاد به یزید و عمر بن سعد نوشته ونامههای عمر بن سعد به ابن زیاد و نامه ابن زیاد به حاکممدینه که همهاش در تواریخ معتبر مضبوط است و به دست آیندگانهم خواهد رسید و همیشه محفوظ خواهد ماند، از روی این مدارکمیتوان واقعه عاشورا را با تمام جزئیات که روی داده استشرح وتوصیف کرد و هیچ نیازی به مدرک و ماخذ دیگری نیست.
شهید مطهری عمده این دیدگاهها را در سه بخش از یک پرسش جمعآورده است، او در این باره مینویسد: چه عاملی سبب نهضت امام حسین(ع) گردیده است؟ بیعتخواهی یزید؟ دعوت مردم کوفه؟ و یا امر به معروف و نهی از منکر؟ آنگاه به پاسخگویی میپردازد و ضمن دخیل دانستن همه این عواملمتعدد در ایجاد نهضت، آنها را این گونه مورد تحلیل قرارمیدهد: عامل اول مساله بیعتخواهی یزید یزید در نامه خصوصی خود چنین مینویسد: (خذ الحسین بالبیعه اخذا شدیدا) حسین را برای بیعت گرفتن محکمبگیر و تا بیعت نکرده رها نکن.
عامل دوم، مساله دعوت استاد مطهری در تحلیلی تاریخی کوشیده است تا ثابت نماید کهعامل اصلی حرکت امام حسین(ع) دعوت مردم کوفه نبوده است، زیراامام(ع) در آخر ماه رجب که اوایل حکومتیزید بود، برای امتناعاز بیعت از مدینه خارج شده و به مکه مهاجرت کرد، چون مکه حرمامن الهی است و در آنجا امنیتبیشتری وجود دارد و مورد احترامو مرکز اجتماع مردم و جایگاه مناسبی برای ارشاد و آگاهی است،آن دیار را انتخاب کرده بود."