ملخص الجهاز:
"تئاتردوست:آیا حرف شما بدان معنی نخواهد بود که هملت را هرگز نباید اجرا کرد؟ کارگردان:بیفایده خواهد بود اگر بگویم آری،چرا که هملت همچنان اجرا خواهد شد،و وظیفهء مفسران یا مجریان نمایشنامه همواره محدود به این خواهد شد که بهترین استعدادهای خود را در خدمت آن بگیرند.
کارگردان:آیا علتش آن نیست که کمی تازه مینماید؟بگویید کدام جنبهء آن شگفتانگیز است؟ تئاتردوست:قبل از پاسخ به این سؤال بگویم که همیشه از خود پرسیدهام هنر در کجای تئاتر قرار گرفته- برای بسیاری از ما تئاتر نوعی سرگرمی است.
تئاتردوست:پس به نظر شما مؤلف یک نمایشنامه نباید هیچ توضیحی برای صحنههایش بنویسد و اینکه توضیحات او نوعی اهانت به کارگردان محسوب میشود؟ کارگردان:آیا به نظر شما توضیحات اجرایی برای یک اهل تئاتر توهین نیست؟ تئاتردوست:از چه نظر؟ کارگردان:اول شما بگویید بدترین اهانتی که یک بازیگر میتواند به یک درامنویس روا دارد چیست؟ تئاتردوست:اینکه نقش خود را بد بازی کند.
تئاتردوست:بنابراین شما حتی به بازیگران نقش اول هم اجازه نمیدهید با منطق و میل خود بازی کنند؟ کارگردان:اتفاقا آنها بیش از دیگران باید از کارگردان تبعیت کنند،چرا که گاه همین بازیگران در مرکز این الگو قرار میگیرند-و در حقیقت قلب صحنه و طراحی عاطفی صحنه میشوند.
تئاتردوست:در این صورت آیا شما این هنرمندان حساس و هوشیار را همچون عروسکی به کار نمیگیرند؟ کارگردان:سؤال حساسی است!چه کسی از یک بازیگر انتظار دارد که نسبت به قدرتش در صحنه متزلزل و نامطمئن باشد.
تئاتردوست:این نوزایی چگونه خواهد بود؟ کارگردان:از طریق ظهور کسانی که در خود همهء کیفیات لازم را برای ساختن«اثر هنری»جمع دارند،و نیز تفهیم این نکته که تئاتر آنها یک وسیله است."