ملخص الجهاز:
"چنانکه میبینیم تعریفهایی که از اشتقاق به دست داده میشود،بهطور کلی اشتقاق را خلق واژگان جدید از واژههای موجود میداند و در این روند به عناصر ساختاری واژگان و ارتباط معنایی آنها نیز توجه دارند،و این همان چیزی است که اکنون نیز در میان واژه شناسان مطرح است که از آن جملهاند:متیوس(2791،1991)،اسپنسر(7991)، کاتامبا(3991)،آرونوف(6791،4991)و...
سیوطی(8591:ج،1،643)میگوید:«راه شناختن اشتقاق اصغر جابهجایی در تصریف کلمه است تا از آن طریق به سوی صیغهای که اصل تمام صیغههاست، برگردانده شود و این صیغههای صرف شده بیشتر حروف صیغه اصلی را دربردارند و نشان دهنده تمام دلالتهای صیغه اصلی هستند،مانند ضرب که فقط نشانگر عمل مطلق ضرب است،اما ضارب و مضروب و یضرب و اضرب تماما دارای معنای زیادتر و حروف بیشتری میباشند و ضرب که صیغه ماضی است و حروفش مساوی با صیغه اصلی است،معنای بیشتری را میرساند و تمام آنها در"ض ر ب"در شکل ترکیب مشترک هستند.
"ابن جنی در بابی با نام"تصاقب الالفاظ لتصاقب المعانی"[نزدیکی الفاظ برای نزدیکی معانی]مثالهای بسیاری در مورد اشتقاق اکبر میآورد و اظهار میدارد که این باب بسط دهنده آن چیزی است که خواند سبحان میفرماید:"انا ارسلنا الشیاطین علی الکافرین توزهم أزا"و این در معنای"تهزهم هزا" نیز وجود دارد و همزه خواهر هاء است.
در بخش سوم بحث از انواع اشتقاق به میان آمد و چهار نوع اشتقاق براساس نظر دانشمندان اسلامی برشمرده شد که عبارت هستند از:اشتقاق اصغر،کبیر،اکبر،و نوع چهارم که گاهی اشتقاق کبار نامیده شده است و گاه با عنوان نحت/واژ آمیزی از آن نام برده شده،و برای هریک مثالهایی ارائه شد و در ضمن کار به مقایشه برخی نکات با آنچه که امروز نیز در زبانشناسی مطرح است پرداخته شد،و چنانکه مشاهده شد واژه شناسان اسلامی در بررسی ساختار واژگان به تعامل این حوزه با سایر جنبههای زبان توجه ویژه داشتهاند."