خلاصة:
آمریکا در طول دهههای اخیر در استفاده از قدرت نظامی خود و ترجمه قدرت نظامی به قدرت سیاسی با مشکلاتی روبهرو بوده است؛در بسیاری از موارد،دیپلماسی قایقهای نوپدار به تنهایی توانسته است آمریکا را به اهداف خود برساند و پس از شکست تهدیدهای پرطمطراق.آمریکا مجبور به عقبنشینی و یا استفادهء عملی از نیروهای مسلح شده است.مقالهء حاضر ضمن بررسی ابعاد نظری این مسئله به مطالعه مواردی میپردازد که آمریکا در سیاست خارجی خود از نیروهای مسلح استفاده کرده است.شرایطی را که به موفقیت یا عدم موفقیت تهدید به کارگیری روز منجر شده است، مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
ملخص الجهاز:
"بوضوح از سوی وزیر دفاع وقت،کاسپر وایتبرگر،در سال 4891 بیان شد؛وی گفت: «نیرو(ی نظامی)را تنها باید به عنوان آخرین حربه برای حفاظت از منافع حیاتی آمریکا
وی بیان کرد که آمریکا باید نیروهای محدود را برای اهداف محدود به
چرا چنین میشود؟چرا برای آمریکا این مقدار مشکل است که تنها از طریق تهدید
برای پاسخ به این سؤالها،تمام موارد خاصی که در دوران بوش و دورهء اول کلینتون از نمایش نیروی نظامی برای حمایت از اهداف سیاسی استفاده شد،مورد بررسی قرار
(2)-ممکن است مواردی باشد که آمریکا تنها از طریق تهدید لفظی به اهداف خود رسیده باشد:
برای دستیابی به اهداف از طریق تهدید به کارگیری نیروی نظامی را پیچیدهتر کرد.
Foreign Policy(New York:Columbia University Press.
Intervention in Internal Conflicts(New York:Council on Foreign Relations Press,
کرد که صدام باور داشت که آمریکا هرگز نمیتواند عملیات نظامی در عراق انجام دهد،
(1)-برای بحثی در مورد نقشی که افکار عمومی در توانایی آمریکا در انجام اقدامات نظامی در خارج ایفا
برای مقامات آمریکا تهدید مؤثر در این مورد مشکلتر بود چون پذیرش تقاضا برای
(3)-بههرحال چنین پیشنهادی بود که آمریکا باید برای ممانعت عراق از به کارگیری سلاحهای شیمیایی
(1)- Baker and DeFrank,The Politics of Diplomacy,Powell with Persico,My American Journey,
متحدان وجود داشت؛درخواست بوضوح بیان شده بود و با اقدامات نظامی تقویت میشد؛و تهدید(دخالت اتوماتیک تا هر وسعت در منازعه بوسنی)نسبت به
مورد کره احتمالا موفقترین کاربرد تهدید نظامی در خلال این دوران است.
این مسئله،اقدامات رؤسای جمهور آمریکا در تأمین اهداف خود با استفاده از تهدید"