خلاصة:
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوریهای واقع در آسیای مرکزی،سه گرایش:شکلگیری دوباره اتحاد جماهیر شوروی،گسترش مدل حکومتی ترکیه و پان نرکیسم و تقویت اصولگرایی اسلامی در منطقه به وجود آمد که هیچکدام نتوانستند به برتری کامل دست یابند. به نظر میرسد که نخبگان سیاسی و ملل آسیای مرکزی به امنیت و دستیابی به رفاه و توسعه اقتصادی علاقه بیشتر نشان میدهند سیر تحولات آسیای مرکزی و توجه خاص به اکتشاف،استخراج و انتقال مواد هیدروکربنی نمایانگر همین گرایش میباشد.
ملخص الجهاز:
"به طور کلی این جمهوریها تلاش میکنند استقلال خود را در چهار مسیر هدایت نمایند: 1-دوری از روسیه تا آنجا که برای هر یک از این جمهوریها امکان پذیر باشد؛ 2-رد محوریت پان ترکیسم(یا پان تورانیسم که هویت در آسیای مرکزی را تشکیل میدهد)که ویژگی آن گستره وسیعتری دارد؛ 3-مبارزه با اصولگرایی اسلامی و بدگمانی نسبت به ایران؛ 4-اراده برقراری رابطه مستقیم و دوجانبه با کشورهای غربی بخصوص با ایالات متحده آمریکا.
در مقابل این خطر،رهبران قزاق به این نتیجه رسیدند که اگر به آرامی خود را از تحت فشار روسها خلاص نمایند برای آنها بسیار سودمند (1)-جمهوری اسلامی ایران که از اعضای گروه تماس برای صلح تاجیکستان میباشد همواره خواهان حل اختلافات به طریق مسالمتآمیز بوده است.
ازبکستان که قدرت آن غیر قابل اجتناب و چشمپوشی است خود را به عنوان بازیگر تأیید شده قلمداد میکند،و آذربایجان که تولید کننده عمده و نگهبان این مرکز مهم به شمار میرود دلایل زیادی وجود دارد که قزاقستان از بازگشایی محور شرق به غرب خشنود باشد،چرا که این مسیر بدون واسطه دسترسی به بازارهای چینی را امکانپذیر میسازد(اولین مرحله از طرح خط لولهاتصال شین کیانگ به مازندران شروع شده است).
روسیه به دلیل وجود بحرانهای گوناگون،امکانات لازم جهت مقابله با مسیر جدید را ندارد؛و این در حالی است که ارمنستان نیز به دلیل حضور و تأثیرگذاری کمپانیهای بزرگ نفتی به عنوان گروه فشار(لابی)بر آن،دیگر از حمایت کنگره آمریکا برخوردار نیست(بدون شک اعضای کنگره برای انتخابات نیاز مالی به این کمپانیها دارند)."