خلاصة:
با بعثت پیامبر اسلام(ص)چه تحولی در جهان بشریت و نیز در ساختار شریعت رخ داد که دین اسلام را خاتمة الأدیان موجب گردید؟ این دگرگونی شگرف از دو سو قابل ملاحظه است: شکوفایی استعدادها از یک سو،و جامعیت و کمال شریعت از سوی دیگر... بشریت پس از قرنها تجربه تلخ شیرین و نیز تأثیر پذیری از تعالیم مستمر انبیا و حکما و فرهیختگان، آرام آرام به جلو رفته و ارتقا یافته تا آنجا که قادر بر فهم دین و درک روح شریعت گشته و آشنایی بیشتر با پیامهای و حیاتی یافته تا تعالیم دینی را تنها دستورات خشک و دشوار نپندارد و به راز«حکم شرع همان حکم عقل است» بهتر پی ببرد. از سوی دیگر نیز شریعت از حالت دستوری صرف به حالت ارشاد به مصالح گراییده،بیشتر به مبانی کلی و قواعد عام ساری و جاری پرداخته،فتح باب اجتهاد را اعلام نموده،و فرهیختگان را به تفقه در دین دعوت کرده و تأکید و تشویق نموده تا در راه فقاهت دینی بکوشند و با مبانی شریعت آشنا شوند،تا بتوانند در هر دوره و هر زمان و طبق شرایط و مقتضیات،برای همیشه فروع احکام مورد نیاز را بر اصول مربوطه عرضه کنند.و با این شیوه،خلائی در شریعت ایجاد نمیگردد،و پیوسته جوابگوی مسائل روز خواهد بود و راز اساسی ختم نبوت و عدم نیاز به نبوت جدید در همین جا است!
ملخص الجهاز:
"که دارد این است که شریعتی با دید شیعی به آن مینگرد،
و مسأله نیاز به پیامبر جدید را منتفی کرده است.
دین اسلام این است که وحی پیامبر(ص)
تفسیر نشده!و در اختیار مردم قرار گرفته است و
وی بر این پایه اصل است که میگوید:تجربههای نبوی
چنین میگوید:«راز خاتمیت دین اسلام این است که
وحی پیامبر(ص)تفسیر نشده در اختیار مردم قرار گرفته است
تبیین وحی کرده،سر باز زده و انجام نداده است و صرفا تفسیر
مخصوص این شریعت است و لذا ناسخ همه شرایع پیشین
برای همه کس باز است به شرط آنکه درون خود را-از
این دغدغه از آنجا است که انسان را آنچه پیرامون او
این عقل فطری انسان است که در عرضه حیات جولان
در این هنگام است که عقل به کمک شرع نیازمند میگردد،
تفهیم گردد همچون پیامبر اسلام(ص)که این وظیفه را به
عبد الله بن مسعود،در این راستا میگوید:پیامبر روزانه
دارد تا کنار قرآن باشد و آن را تفسیر و تبیین کند و این مسأله
باشد،برای ادامه این وظیفه خطیر عترت طاهره خود را به
قرآن را آن گونه که نازل شده است قرائت کنند،و هر گاه به تفسیر و
لذا پیامبر اسلام،شیوه نوینی را در فهم دین و تبیین L1 نصوص وحیانی مطرح ساخت که در ادیان پیشین،چندن
این جا است که عقل،عاجزانه دست نیاز به طرف وحی
و این همان است که در آیه 44 سوره نحل تأکید دارد:«و
جدید شده است و از این حیث آدمیان بینیاز از تذکار
لذا پیامبر اسلام(ص)با این شیوه پیام رسانی به جهانیان،"